مرگ کارگران معدن در زیر آوار قوانین ضدکارگری

مرگ کارگران معدن بی وقفه ادامه دارد. پیکر بی‌جان کارگران محبوس در معدن طرزه دامغان پس از ۶ روز از زیر آوار بیرون آورده شد. پر واضح است که این حادثه آخرین مرگ تنهای کارگران در معدن نخواهد بود. حوادث کارگری در معادن بدلیل نبود امکانات ایمنی و بی توجهی سران حکومت به آن بی‌وقفه ادامه دارد.

 این حادثه  همزمان با روز جهانی کارگر و در تونل شماره ۴۲ معدن طرزه دامغان بدلیل ریزش ناگهانی سقف کارگاه رخ داد.

این کارگران به امید ساختن آینده‌ای روشن پای در معادن تاریک می‌گذارند. اما سیاستهای ضدکارگری سرنوشت  آنها را طور دیگر رقم می‌زند.

کار در معدن در صدر لیست مشاغل سخت و زیان آور است. این کارگران همواره در معرض صدا، گرما، گازهای شیمیایی و عدم دسترسی به هوای آزاد هستند. برابر آمارهای بهداشتی بالای ۹۰ درصد کارگران معدن به مشکلات ریوی و تنگی نفس مبتلا می‌شوند.

آنها در قبال دستمزد ناچیزی جانشان را کف دست گذاشته و راهی دالان‌های تاریک معدن می‌شوند. با یادآوری سرنوشت سایر همکارانشان می‌دانند که در این دالان‌ها قدمی چند تا مرگ فاصله ندارند.

سخت‌ترین کارها با کمترین حقوق‌

مرگ کارگران معدن

کارگران معدن در کشورهای دیگر از دستمزد و تسهیلات بالایی برخوردار هستند. اما در اینجا به دلیل قوانین ضدکارگری حاکمیت، از دستمزد بالا خبری نیست. گاها همین اندک دستمزد هم با تاخیر داده می‌شود. معوقات مزدی و عدم پرداخت حق بیمه از دغدغه‌های روزانه این کارگران است. فقر ناشی از سیاستهای چپاول‌گرانه سران حکومت بر زندگی کارگران سنگینی می‌کند. آنها مجبورند بیش از یک شیفت کار کنند تا بتوانند مخارج زندگی محقرشان را تامین کنند.

درج نکردن شغل زیان‌آور در لیست بیمه از جمله جنایت‌های کارفرمایان حکومتی در حق کارگران است.

اکثر کارفرمایان از ایادی حکومت هستند. آنها فقط به فکر استثمار بیشتر کارگران و سود در لحظه خود هستند و جان کارگران برایشان ارزشی ندارد.

تا زمانی ‌ایمنی آخرین پارامتر و سربار محسوب می‌شود و سود لحظه‌ای کارفرما در اولویت است. تا زمانی مرگ کارگر یک حادثه روزانه و عادی تلقی می‌شود وضعیت کارگران تغییری نخواهد کرد.

دلنوشته کارگران معدن کوهبنان در سوگ همکارشان تصویر کاملی از رنج تحمیل شده بر آنها را بیان می‌کند. آنها نوشتند: «گویا این قصه‌ی غم‌بار و مرگِ تلخ معدن‌کاران از زمستان یورت گرفته تا معادن اشکلی زرند کرمان و مرگ‌های تک‌نفره در سایر معادن ذغال‌سنگ این استان و سایر معادن و مدفون شدن کارگران در زیر خروارها خاک همچنان ادامه دارد. نه کسی درد این کارگران را فهمید و نه هیچ ارگان و یا نهادی پاسخگوی مرگ تلخ و حوادث ناگوار و سخت این کارگران نیست و نخواهد بود.

آیا باید همه‌ی کارگران در معادن چنین سرنوشتی داشته باشند؟ آیا ما کارگران نباید طعم روزهای خوش و زندگی در کنار خانواده را بچشیم؟ علاوه بر سختی کارمان سختی مرگ‌مان و مشکلات دردناک بیماری شغلی‌مان است. اما نه گوشی برای شنیدن و نه قانونی برای اجرا شدن است؛ متاسفانه قانون در معادن روی کاغذ اجرا می‌شود.

سخت‌ترین کار، کمترین مزد، کوتاه‌ترین عمر؛ دنیای تاریک یک معدن کار، بدرود روزهای روشن»​