کارشناسان و تحلیلگران سال ۹۹ را، سالی سخت و حساس برای اقتصاد و مردم پیشبینی میکردند. در پایان سال ۹۹، مردم به تلخترین صورت ممکن، صحت این پیشبینی را درک کردند. سالی که معمولیترین غذاها، بیکیفیتترین خودروها و سادهترین خانهها لاکچری شدند و اکثر قریب به اتفاق مردم مجبور به فراموش کردن آرزوهایشان شدند.
در سال ۹۹، نرخ تورم اعلام شده بیش از ۳۶ درصد بود. اما تورم نقطهای خوراکیها حدود ۷۰ درصد و غیر خوراکیها نیز بالای ۴۲ درصد بود. مرکز آمار اعلام کرد که ۱۷ قلم از کالاهای خوراکی در بهمنماه ۹۹ افزایش ۱۰۰ درصدی داشته است. پیش بینی میشود این تورم در سال ۱۴۰۰ افزایش بیشتری داشته باشد.
احمد ترکنژاد، معاون سابق وزیر جهاد کشاورزی، درجلسهای به وضعیت بد اقتصادی کشور اذعان کرده و میگوید: «در ۴۰ سال گذشته چهار هزار میلیارد دلار هزینه شد، نرخ بیکاری و تورم وحشتناک است، ارزش پول ملی از سال ۱۳۵۰ تاکنون سه هزار و ۵۰۰ برابر کمتر شده است، در ۱۰ سال گذشته، یک سوم سفره مردم از بین رفته است، بودجههای عمومی قادر به ادارهکردن زیرساختها هم نیستند و بازگشایی هیچ پرونده عمرانی جدیدی ممکن نیست. در ۱۵ سال گذشته شاخص فلاکت به سه برابر میانگین جهانی رسیده است. جامعه، به دو طبقه مجزای فرودست و فرادست تقسیم شده است. درآمد سرانه کشور که در سال ۱۹۸۰، تقریبا با میانگین دنیا برابر بوده است، در ۱۰ سال آینده به یکسوم میانگین درآمد سرانه جهان خواهد رسید و سهم ما به ۲۱صدم درصد از اقتصاد جهان سقوط خواهد کرد.»
وضعیت بحرانی معیشت مردم
تورم افسار گسیخته و رشد سرسام آور اقلام خوراکی، وضعیت معیشتی مردم را در حالت بحرانی قرار داده است. روحانی قبلا اعلام کرده بود که سفره مردم خط قرمز ماست. اما دراین مدت هیچ اقدامی انجام نداده است، وگرانی روزانه اجناس و صفهای طولانی همچنان پا برجاست.
نفس ورود روحانی به این موضوع نشان از وضعیت حاد و انفجاری جامعه دارد اما سوال اصلی از هیئت حاکمه این است که چرا تا به حال فکری برای نابودی یک سوم سفره مردم نکردهاند و همواره به انکار مشکلات مردم و وضعیت بد معیشتی آنها مشغول بودند.