کارگران فاضلاب‌ نیازمند حمایت فوری هستند

به گزارش خبرنگار ایلنا به نقل از ILO، سازمان جهانی کار اعلام کرد تمامی کارگران بخش فاضلاب در کشورهای مختلف نیازمند حمایت‌های فوری در زمینه معیشتی، بهداشتی، ایمنی و کرامت انسانی هستند.

این سازمان طی گزارشی مشروح از زندگی یک کارگر مهاجر شاغل در شبکه فاضلاب، وضعیت تاسف‌بار این کارگران را در اقصی نقاط جهان به تصویر کشیده است.

«شفیق مسیح» یک کارگر پاکستانی‌الاصل در ژاپن است. وی می‌گوید: من یک کارگر فاضلاب در لاهور پاکستان هستم. در واقع نقاط انسداد سیستم فاضلاب را رفع می‌کنم. هر بار که وارد فاضلاب می‌شوم نمی‌دانم زنده بیرون خواهم آمد یا نه! من خطر بریده شدن توسط تیغه‌ها و شیشه‌های شکسته را تجربه می‌کنم؛ تکه‌هایی که فرو رفتن آن در بدن من و بریده شدن توسط آنان در محیط آلوده می‌تواند به مرگ من منجر شود. مجروح شدن بخشی عادی از کار من است. ترسناک‌ترین چیز گازهایی است که می‌توانند آزاد شوند و من را مسموم کنند. برخی از گازهای فاضلاب را نمی‌توان از بیرون ارزیابی کرد. تنها زمانی که داخل لجن هستید و پاهایتان را در لجن حرکت می‌دهید، آن گازها بالا می‌آیند. آن‌ها می‌توانند آنقدر سمی باشند که یک فرد در عرض چند ثانیه به وسیله آن‌ها کشته شود!

این کارگر فاضلاب ۴۵ساله در ادامه روایت مشکلات کارگران فاضلاب‌ها می‌گوید: پدر من هم کارگر نظافت سرویس بهداشتی بود و مادرم نظافتچی منازل! وقتی من پنج‌ساله بودم پدرم به خاطر بیماری ناشی از کار فوت کرد. از آن روز به بعد زندگی من سخت‌تر شد و تا امروز در فلاکت و مصیبت زندگی می‌کنم. وقتی هفت‌ساله بودم مادرم دوباره ازدواج کرد و من پیش عمویم در پاکستان زندگی کردم. معلم مدرسه خیلی به من لطف داشت و تا قبل از دبیرستان از من حمایت مالی کرد. قبلاً فکر می‌کردم که درس بخوانم و شغل خوبی پیدا کنم تا مجبور نباشم مانند پدر و مادرم در خانه مردم کار کنم، اما اینطور نشد. من در سازمان آب و فاضلاب که مسئول نگهداری فاضلاب است، شروع به کار کردم. من مأمور شدم در ایستگاه دفع فاضلاب کار کنم. ازدواج کردم و صاحب دو فرزند شدم. دخترم با سوراخی در قلبش به شکل مادرزادی به دنیا آمد. وقتی او دوساله بود، پزشکان به من گفتند که او نیاز به عمل جراحی دارد که هزینه آن (۳۹۰ دلار آمریکا) است. گرفتن چنین پولی برایم سخت بود، بنابراین مجبور شدم وام بگیرم و گرفتارتر شدم. روزی که او عمل شد سخت‌ترین روز زندگی من بود. هرگز فراموشش نخواهم کرد. همه می‌دانند که زندگی یک دختر چقدر برای یک پدر معنادار است. پزشکان عمل را کامل کردند اما شش ماه بعد دخترم فوت کرد. دوران بسیار سختی بود. دخترم رفته بود، وسیله نقلیه خود را فروخته بودم و بدهکار هم بودم. تا دو سال هر روز ۲۵ کیلومتر پیاده‌روی می‌کردم تا سر کار بروم. در آن زمان سقف خانه من گلی بود و نشتی داشت. سال‌ها ادامه داشت اما نتوانستم آن را درست کنم. وقتی باران می‌آمد، تمام شب را گوشه‌ای از تخت می‌نشستیم و دعا می‌کردیم که قطع شود تا بتوانیم بخوابیم و بیشتر وسایل خانه در باران نابود شد. در این شرایط بود که برای ادامه کار در فاضلاب به ژاپن مهاجرت کردم.

وی می‌گوید: پس از مرگ دخترم، خواهرم از من و پسرم خواست که به ملاقات او برویم. از یکی از دوستانم وام ۱۰۰ روپیه‌ای (۰.۳۵ دلار آمریکا) گرفتم و یک موتورسیکلت کرایه کردم، ۸۰ روپیه بنزین گرفتم و ۲۰ روپیه نزد خودم نگه داشتم. تابستان بود و هوا خیلی گرم بود. آن روز از اینکه نمی‌توانم به پسرم غذا بدهم احساس درماندگی می‌کردم و تصمیم گرفتم که هر اتفاقی بیفتد، حتی اگر مجبور شوم فاضلاب را تمیز کنم یا زباله جمع کنم یا هر کاری که باید انجام دهم، هرگز فرزندم را گرسنه نگذارم. بعد از آن دوباره به کار در فاضلاب برگشتم تا بتوانم با شغل دوم در آشپزخانه زندگی خود و پسرم را حفظ کنم. الان ۲۳ سال است که در فاضلاب کار می‌کنم. هیچ کس با میل به فاضلاب نمی‌رود. اما وقتی بچه‌های شما از گرسنگی می‌میرند، این چیزها مهم نیست. فرزندان، همسر، خانواده، همه اینها اولویت دارند.

مسیح درباره شرایط کار در فاضلات می‌گوید: ممکن است چند ثانیه طول بکشد تا یک مرد در فاضلاب بمیرد زیرا گازها بسیار سمی هستند. او حتی نمی‌داند چه بر سر او آمده است. برخی از گازها می‌توانند با آتش گرفتن یک چوب کبریت منفجر شوند. نوع دیگری از گاز در داخل لجن وجود دارد که می‌تواند از زیر فوران کند و شما را بکشد. وقتی برای تمیز کردن فاضلاب می‌رویم، درب خانه‌های محله که لوله‌های آن به فاضلاب وصل است می‌کوبیم و به آن‌ها اطلاع می‌دهیم که کارگر ما برای تمیز کردن لوله‌های فاضلاب به داخل لوله‌های فاضلاب می‌رود، پس لطفا از آب و توالت استفاده نکنید اما گاهی مردم گوش نمی‌دهند. به عنوان مثال، اگر فردی توالت باشد، ممکن است مواد تخلیه شده مستقیماً به سمت کارگری که در داخل فاضلاب نشسته است سرازیر شود. اتفاق دیگری که جلوی چشمم افتاد زمانی بود که یکی داشت یک قابلمه کامل برنج را می‌جوشاند. آب جوش را به داخل زهکشی انداختند و آب جوش به بدن همکارم ریخت و بدنش سوخت. در مورد ایمنی، بخش ما لباس غواصی را از ژاپن خریداری کرد، اما تفاوت زیادی بین سیستم فاضلاب ژاپن و سیستم فاضلاب پاکستان وجود دارد.

این کارگر فاضلاب با ترس و لرز از کارش در ژاپن می‌گوید و به نمایندگان سازمان جهانی کار و گزارشگران آن می‌گوید: دو، سه سال پیش یک شبکه تلویزیونی آمد و با من مصاحبه کرد. من مصاحبه را انجام دادم که فکر می‌کردم بتوانم برای کارگرانی مثل خودم پیشرفت‌هایی ایجاد کنم و صدایم را برای آن‌ها بلند کنم، اما وقتی مصاحبه پخش شد پیامدهای منفی داشت. پس از مصاحبه پسرم مجبور شد مدرسه‌اش را ترک کند. دانشجویی مصاحبه را دید و به همه گفت که پدر همکلاسی آن‌ها فاضلاب را تمیز می‌کند. بعد از این پسرم مورد آزار و اذیت قرار گرفت. آن‌ها با او نمی‌نشستند و غذا می‌خوردند. ناهار او را در زباله‌ها انداختند. وقتی با او بازی می‌کردند، توپ را داخل توالت انداختند و به او گفتند که پدرش فاضلاب‌شوی است، بنابراین او هم می‌تواند این کار را انجام دهد و توپ را برگرداند. پسرم عصبانی شد و دعوا کرد. من به سراغ معلمان رفتم و از آن‌ها خواستم که بچه‌ها را از این کار منع کنند، اما نتیجه نداد. برخی از اقوام و اطرافیان با بغض به ما نگاه می‌کردند. یکی از دوستانم از همسرم خواست که من را از انجام این کار منع کند زیرا او در جامعه مورد احترام است و اگر مردم بدانند که او با یک کارگر فاضلاب دوست است، بر شهرت او تأثیر می‌گذارد.

شفیق مسیح ادامه می‌دهد: به طور کلی، جامعه به ما کارگران فاضلاب نگاه تحقیرآمیز دارد و ما را با القاب تمسخرآمیز خطاب می‌کند. من نمی‌گویم که همه مردم در برابر ما افراد بدی هستند. در شهر خانمی هست که هر وقت بیرون از خانه او کار می‌کنیم، اگر تابستان است به ما آب خنک یا آبمیوه می‌دهد و اگر زمستان است چای و بیسکویت با ظروفی خوب می‌دهد.

وی می‌گوید: در کار فاضلاب در سراسر جهان باید اقدامات ایمنی بیشتری باید انجام شود. زندگی من به اندازه زندگی دیگران ارزش دارد. در برخی کشورهای پیشرفته‌تر، کارگران فاضلاب هر ماه تحت معاینات بهداشتی مناسب قرار می‌گیرند. ما هم در آسیا و آمریکای جنوبی و دیگر نقاط جهان مانند کشورهای اروپای غربی باید این امکانات را داشته باشیم. لباس غواصی سبک‌تر باید تهیه شود. ما همچنین به کفش، دستکش و ماسک محافظ نیاز داریم که نه در پاکستان و نه در کره جنوبی و نه حتی در ژاپن نیز وجود نداشت. در چهار سال گذشته من سعی کرده‌ام تا مطالبات خود و همکارانم را از طریق کانال‌های مختلف برای بهبود ایمنی و حقوق کارگران فاضلاب و سایر کارکنان بهداشتی ارسال کنم. من با دولت و سازمان‌های غیردولتی یا (NGO)ها تماس گرفته‌ام. من همچنین درخواست کرده‌ام که سازمان بین المللی کار (ILO) روی این موضوع تمرکز کند. پیام من به همه آن‌ها این است که دولت‌ها و مردمان را از وضعیت ما در فاضلاب باخبر کنند و بخواهند که به ما کمک شود.

این کارگر فاضلاب در پایان می‌گوید: هیچ کاری به خودی خود بد نیست؛ بلکه این ذهنیت ما انسان‌ها است که باید تغییر کند. اگر من کار نکنم، دیگری کار خواهد کرد و او نیز مانند من انسان است. من از طریق کار سخت، مخاطره‌آمیز و صادقانه امرار معاش می‌کنم. من تمام تلاشم را می‌کنم و آینده بهتری برای پسرم و جامعه‌مان بخواهم. از مردم می‌خواهم که به نظافتچی‌ها و کارگران فاضلاب و سرویس‌های بهداشتی احترام بگذارند. اگر شما جامعه تمیزی می‌خواهید اما نظافتچی و نیروی خدماتی پاکسازی فاضلاب را نمی‌خواهید، قطعاً دچار تناقض شده‌اید، لذا باید حرمت تمامی کارگران جامعه را پاس‌داشت.

سازمان جهانی کار با آوردن روایت زندگی این کارگر اعلام کرده است که این سازمان پروژه «ارتقای حقوق و پوشش حمایت اجتماعی از طریق سازماندهی و رسمی‌سازی نیروی کار» را درمورد این کارگران خواهد کرد. قرار است در تعامل با وزارت بهداشت و وزارت کار و شهرداری‌های ژاپن، مطالبات این کارگران بخش فاضلاب توسط ILO پیگیری شود.ایلنا۰۲/۰۹/۱۴۰۲