کارگران غیر رسمی رها شده در ورطه وخیم اقتصادی و بدون پشتیبانی قانونی
آمار کارگران غیر رسمی در کشور نشان دهنده وضعیت ناگوار طبقه کارگر در ایران است. تعداد کارگران غیر رسمی در کشور بیش از ۷ میلیون و ۵۰۰ هزار نفر میباشد. آنها ۵۰ درصد کارگران کشور و ۸۸ درصد کارگران روستایی را شامل میشوند و به کارگران زیرپلهای هم شناخته میشوند. این کارگران از کلیه مزایای کارگری شامل بیمه، بازنشستگی و امنیت شغلی محرومند. دولت همواره این کارگران و مشکلاتشان را نادیده گرفته و حتی آمار رسمی درستی از آنها در دسترس نیست. برآوردهای غیر رسمی آمار این کارگران را تا ۷ میلیون نفر هم تخمین میزند.
آنها در شورای عالی کار نمایندهای ندارند و به همین دلیل در طراحی قوانین دستمزد بیشترین اجحاف در حق آنها صورت میگیرد.
این کارگران شامل: زندانیان آزاد شده، روستاییان مهاجر به شهرها که حرفه خاصی ندارند، دانشجویان، زنان سرپرست خانوار، کارگران اصناف، و… میباشند.
شیوع کرونا و بیکاری ناشی از آن باعث بالارفتن آمار کارگران غیر رسمی شده است. به گفته معاون اشتغال وزیر تعاون در سال ۹۷ سهم اشتغال غیر رسمی از بازار کار نزدیک به ۵۰ درصد بود. با توجه به شرایط وخیم اقتصادی و تعطیلی اکثر مشاغل بدلیل کرونا افزایش سهم آنها در بازار کار حتمی است.
کرونا عامل افزایش کـارگران غـیر رسمی در بازار کار
وضعیت وخیم اقتصادی، تورم و بیکاری گسترده باعث افزایش کارگران غیر رسمی شده است. این کارگران با دستمزدهای بسیار پایین هم حاضر بکار هستند تا بتوانند حداقل معیشت خود و خانوادهشان را تامین کنند.
عضو کانون عالی شوراهای کار به دستمزد ناچیز این کارگران اشارهای دارد. وی در این رابطه گفت: « در حال حاضر کارگرانی داریم که در فروشگاهها، تراشکاریها، نانواییها و مطبهای پزشکان کار میکنند و ماهی یک و دویست و حتی ۸۰۰ هزار تومان حقوق میگیرند و کسی از آنها حمایت نمیکند.»
تاوان سیاستهای مخرب و ضد کارگری حکومت را کارگران بخصوص کارگران غیر رسمی میدهند.
افزایش ۴۰ درصدی حقوق، حتی کارگران رسمی را از زیر خط فقر نجات نمیدهد، چه رسد به گارگران غیر رسمی. آنها مجبورند به تمام شرایط کارفرما تن دهند وگرنه از کار اخراج شده و بایستی به ارتش بیکاران بپوندند.
تا زمانی که قوانین ضد کارگری بر این جامعه تحمیل میشود، نبایستی انتظار بهبود وضعیت کارگران را داشت. کارگران ارکان اصلی ارتش گرسنگان و بیکاران هستند که حکومت و سیاستهای ضد کارگریاش را مقصر وضعیت خود میدانند. این خشم فروخورده تا نهایت ادامه ندارد و بزودی به فریاد در خیابان تبدیل میشود.