منابع و داراییهای سازمان، متعلق به خود کارگران و بازنشستگان است و از محل پس اندازِ یک سوم حقوق کارگران در طول سالها تامین شده است و همه دولتهای برگمارده ولی فقیه به اشکال گوناگون مستقیم، اختلاس وغیر مستقیم عدم پرداخت بدهیهای دولت به این اموال دستبرد زده ومیزنند و بازنشستگان را در شرایط دشوار قرار میدهند.
به گزارش خبرنگار ایلنا، چرا بازنشستگان همکار سازمان از همه مزایا و حقوق بالا بهره مند، اما مستمری بگیران سازمان، نصف آنها حقوق میگیرند و مزایا و پاداشهایشان هم تقریباً برابر با صفر است!
بازنشستگان کارگری، پاسخ به این سوال را طلب میکنند. آنها رفع تبعیض آشکار میان بازنشستگان همکار و غیرهمکار را یکی از مهمترین دغدغهها و مطالبات خود میدانند. دغدغهای که در تجمعات مکرر بازنشستگان در سال ۹۹، هم در پلاکاردهایی که تجمع کنندگان در دست داشتند دیده شد و هم در قطعنامهها و بیانیه ها، بارها تکرار شد.
بازنشستگان کارگری ابراز امیدواری میکنند، این تبعیض در سال ۱۴۰۰ برطرف شود؛ آنها از نمایندگان خود در کانونهای بازنشستگی و همچنین کانون عالی درخواست دارند، به این مطالبه مهم توجه کنند چراکه منابع و داراییهای سازمان، قبل از همه متعلق به خود کارگران و بازنشستگان است و از محل پس اندازِ یک سوم حقوق کارگران در طول سالها تامین شده است؛ حالا آیا درست است خود صاحبان اموال، در بدترین شرایط معیشتی به سر ببرند اما افرادی که برای این «دارندگان» و «مالکان» کار میکنند و آمدهاند تا اداره و مدیریت این اموال را در دست داشته باشند، از حقوق و مزایای بالا برخوردار باشند؟!
درد دلهای بازنشستگان: چرا آنها چلوکباب سلطانی، ما اشکنه پیاز؟!
ببینیم بازنشستگان در این رابطه چه میگویند؛ جمعی از بازنشستگان کارگری بعد از تحویل سال ۱۴۰۰ به ایلنا گفتند: «آیا میدانید حقوق و مزایای بازنشستگی کارکنان سازمان تامین اجتماعی از فرمولهایی غیر از سایر بازنشستگان و مستمری بگیران تامین اجتماعی تبعیت میکند و مبلغ آن با دریافتی ما تفاوت فاحشی دارد؟ به همین دلیل کارکنان، مدیران و تصمیم گیران سازمان، انگیزه کافی برای افزایش حقوق، همسانسازی و سایر مطالبات ما ندارند چون آنها در این موضوع ذینفع نیستند و خرجشان را از ما جدا کردهاند. برای خود سفره جداگانه آماده نموده و درحقیقت برای خودشان چلوکباب سلطانی و برای ما اشکنه پیاز تدارک دیدهاند! این درحالیست که همه کارکنان و مدیران این سازمان، در استخدام ما بیمه شدهها هستند و برای ما کار میکنند ولی راهشان را از ما جداکرده و متاسفانه تافته جدابافته شده اند. این نوع تفکیک غیرمنصفانه ویک بام ودوهوا، درهیچ صندوق بازنشستگی سابقه نداشته و ندارد. نه در کشوری، نه در لشکری و نه در هیچ جای دیگر. اصولا این تبعیض و تمایز، از تعصب هم صنف بودن به دوراست.»
این بازنشستگان خطاب به کارکنان سازمان میگویند: «ما شما را استخدام کردیم و سازمان را به شما سپردیم که امور اداری، مالی وبیمهای ما را رتق و فتق کنید و سروسامان دهید؛ ولی ازسال ۱۳۸۶ با ماده ۶۹، سفره شاهانه جداگانه انداخته، از مزایای مختلف بهره برده و در پیگیری حقوق حقه ما کوتاهی کردید و این شد که ما بازنشستگان و مستمری بگیران سازمان، امروز شرمسار اهل و عیالمان هستیم. نه اینکه این حقوق و مزایا حق شما نباشد، البته که حق شماست، بیشتر از این هم حقتان است؛ ولی حق ماهم بیش از اینهاست، ما بیمهپرداز این صندوق بودیم، ما کار کردیم، سی سال بیش وکم، حق بیمه پرداخت نمودیم، تا روزی که ازتک وتا افتادیم و موی سپید کردیم و عرصه را به جوانان واگذار نمودیم، از ذخایر خود استفاده کرده و شرافتمندانه، بدون منت و با عزت، زندگی را بگذرانیم.
به گفته آنها، مدیران اسبق سازمان برای اینکه این ظلم وتبعیض، شامل آنها نشود وترکش بیعدالتی به آنها نگیرد، فرمول دریافتی کارکنان بارنشسته سازمان را از بقیه بازنشستگان جدا کرده تا به نوعی خود را نجات داده واز مهلکه بدرببرند. درحالیکه رسم عدالت و انصاف این بود که اگر میشد امتیازات بهتری داشت، همگی از آن بهرهمند میشدیم. این تبعیض آشکار، نه قانونی است، نه عرف آن را میپذیرد ونه شرع با آن نسبتی دارد!
دغدغه رفع تبعیض میان بازنشستگان همکار و غیرهمکار، دغدغهای جمعی و همگانی است که در سال ۹۹ به دفعات مطرح شده است. مروتی، بازنشسته کارگری ساکن قروه در استان کردستان نیز در این رابطه میگوید: به هر شهری که بروید، کارکنان و مدیران سازمان تامین اجتماعی –چه شاغل و چه بازنشسته- بسیار بیشتر از مستمری بگیران و اعضای این صندوق بازنشستگی، حقوق میگیرند؛ آیا این تبعیض با عدالت و انصاف همخوانی دارد؟! چرا از سال ۱۳۸۶ این تبعیض آشکار به وجود آمده و هیچ فکری برای رفع آن نمیکنند؟
امیدواری برای بهبود اوضاع در ۱۴۰۰: کانونها اقدام کنند
به گفته مروتی، بازنشستگان باید خواسته رفع تبعیض را با تمام توان و قوا دنبال کنند تا شاید در سال ۱۴۰۰، اتفاقات خوبی بیفتد و شاهد باشیم که دارندگان اصلی ثروتهای سازمان، اولین کسانی هستند که از این مواهب بهرهمند میشوند و بیشترین نصیب را همین گروه میبرند.
بازنشستگان در مجموع خواستار تغییر شرایط به نفع خود هستند و از نمایندگان خود در تشکلها میخواهند که این وظیفه مهم را برعهده بگیرند. گروهی از بازنشستگان در این رابطه به ایلنا میگویند: «کانون عالی در این مورد باید با جدیت وارد عمل شده و با استفاده ازموازین قانونی و رایزنیهای موثر، بساط این رویه ناعادلانه و تبعیض ناصواب بین بازنشستگان همکار وغیرهمکار را برچیند تا همه بازنشستگان سازمان تامین اجتماعی، از قانون و فرمول واحد برخوردارشوند. باید کاری بکند که دو فرمول برای بازنشستگی وجود نداشته باشد؛ همه تابع یک فرمول باشیم و یک اندازه حقوق و مزایا بگیریم.»
در سال ۹۹، بازنشستگان کارگری توانستند قدم به قدم پیشتر بیایند؛ ابتدا سازمان متناسبسازی را اجرایی کرد اما بازنشستگان سخت و زیانآور که از فرمولهای اجرایی رضایت نداشتند، بارها و بارها اعتراض و کنشگری کردند تا توانستند «اصلاحات قانونی» را به کرسی بنشانند. بعد از آن برای اجرای دور دوم متناسب سازی، مطالبهگریهای بسیار صورت گرفت و در نهایت، قرار شد این دور دوم نیز اجرایی شود؛ مبلغ علی الحساب آن نیز در آخرین روز مالی سال به حساب بازنشستگان واریز شد.
گرچه بازنشستگان هنوز نتوانستهاند به همه خواستههای خود برسند اما تا همینجا هم تلاش جمعی آنها تا حدودی به ثمر نشسته است. آنها امیدوارند در سال ۱۴۰۰، مطالبهگری و احقاق حقوق با قدرت بیشتر و توان بالاتر تداوم داشته باشد و بعد از مدتها انتظار و تحمل تبعیض، رفع تبعیض میان همکاران و غیر همکاران بالاخره تحقق پیدا کند.