نهادهای حمایتی دست کارگران ساختمانی را در پوست گردو گذاشتند/ “کرونا” چگونه ضعیف‌ترین قشر درآمدی را مهجور کرد؟

نهادهای حمایتی دست کارگران ساختمانی را در پوست گردو گذاشتند/ "کرونا" چگونه ضعیف‌ترین قشر درآمدی را مهجور کرد؟

زندگی کارگران ساختمانی تلخ می‌گذرد. آنها نیازمند نظامی چندلایه برای حمایت هستند؛ نظامی که حمایت‌های موجود در آن کف و سقف داشته و با نظام تامین اجتماعی در پیوند باشد.

به گزارش خبرنگار ایلنا، کار کردن در روزگاری که ویروس‌ها بر جان آدمی زخم می‌زنند و به سادگی بدن را لانه می‌کنند، جان فرساست اما مورد جان فرساتری هم وجود دارد: «نبود یک سقف حمایتی». بیکاری برخواسته از کرونا در شرایط کاهش تقاضای کارفرمایان برای کار، موجب شده است که سطح دستمزدها پایین بیاید. آنچه اتفاق افتاده این است:«توام با به خطر افتادن جان دستمزد هم کاهش یافته است و هیچ حمایتی هم وجود ندارد.

کرونا اما ضعف‌های نظام‌های اجتماعی را خیلی روشن پیش روی یک‌یک ما می‌گذارد؛ آنچنان که با ده‌ها سال حضور در جامعه متوجه آن نشدیم. ضعف‌های سیستم حمایت اجتماعی در چنین مواقعی خود را روشن می‌کنند و دردسرساز می‌شوند. صنعت ساختمانی یکی از صنایعی است که نیروی کار آن بیشترین آسیب را از کرونا دید و می‌بیند. تنها محل درآمد آنها ساخت و تکمیل اسکلت‌های ساختمانی است اما از اسفند ماه سال گذشته که شهرداری‌ها برای مقابله با کرونا بر روی فعالیت‌ این کارگاه‌ها خط قرمز کشیدند، بسیاری بیکار شدند؛ البته در اسفندماه تمام کارگاه‌ها تعطیل نشدند؛ چرا که برخی از پیمانکاران این صنعت و بسازبفروش‌ها برای تحویل به موقع پروژه‌ و جلوگیری از پرداخت خسارت به سفارش‌دهندگان کار، کارگران را برای حضور در محل کار وادار کردند.

شهرداری‌‌ها اما این کارگاه‌ها را مهر و موم می‌کردند و اجازه فعالیت‌ نمی‌دادند مگر این دستورالعمل‌های ستاد ملی مبارزه با کرونا را با دقت اجرا کرده باشند هرچند عده‌ای معتقدند که رعایت فاصله‌گذاری در کارگاه‌های ساختمانی در عمل ممکن نیست. به هر شکل در فرایند تعطیلی فعالیت‌های ساختمانی از اسفندماه تا از سرگیری تدریجی فعالیت‌ها از فرودین ماه تاکنون، شمار زیادی از کارگران ساختمانی خانه نشین شدند. با توجه به اینکه حدود ۱ میلیون کارگر ساختمانی در ایران وجود دارد، بیکاری آنها حتی برای مقطعی به یک مشکل اساسی برای نظام رفاهی کشور تبدیل می‌شود؛ به ویژه اینکه نوع بیمه کارگران ساختمانی به گونه‌ای است که نمی‌توانند از بیمه بیکاری استفاده کنند. بر مبنای قانون بیمه بیکاری صرفا کارگرانی می‌توانند از بیمه بیکاری بهره‌مند شوند که نوع بیمه‌هایشان اجباری باشد و کارفرما از بابت آنها حق بیمه ۲۳ درصدی پرداخت کند.

در نتیجه کارگران ساختمانی شدیدا در موضع ضعف قرار دارند؛ آنهم در حالی که یا بیکار هستند یا به دلیل اشتغال ناقص بخشی از دستمزد خود را از دست داده‌اند. حمایت از آنها در هر شرایطی ضروری است اما در اولین گام وعده پرداخت وام ۲ میلیون تومانی به کارگران روزمزد محقق نشد و در ادامه هم وعده‌هایی که برای کمک به آنها داده بودند، محقق نشدند. این در حالی است که سفره‌های کارگران تا سال ۹۸ با خط فقر ۲ میلیون تومانی در روستاها و ۴ و نیم میلیون تومانی در تهران مواجه بوده است و در سال ۹۹ هم مدام کوچکتر می‌شود.

حال کارگر ساختمانی بیکار یا ناقص کاری که یا درآمد ندارد و یا اینکه با درآمد ۱ تا ۲ میلیون تومانی زندگی می‌کند، چگونه می‌تواند مخارج زندگی‌اش را تامین کند؟ بنابراین، کارگران ساختمانی با سرعت بالایی در معرض فقر قرار گرفته‌اند. در این میان نهادهای حمایتی که باید به هر دلیل به حمایت از کارگران بپردازند، این کار را انجام نمی‌دهند و یا اینکه به وعده‌های خود عمل نمی‌کنند.

تنها خیرین به کارگران ساختمانی کمک کردند

«اکبر شوکت»، رئیس کانون سراسری انجمن‌های صنفی کارگران ساختمانی کشور با بیان اینکه حدود ۱ میلیون ۳۰۰ هزار کارگر ساختمانی در کشور وجود دارند که با خانواده‌هایشان ۴ تا ۵ میلیون نفر از جمعیت کشور را شامل می‌شوند ، گفت:«متاسفانه آنها از هیچ حمایتی بهره‌‌مند نشدند و کوچکترین خدماتی از دولت و نهادهای حمایتی دریافت نکردند. این در حالی است که به دولت پیشنهاد دادیم هزار تا ۱۵۰۰ میلیارد تومان از بودجه بیمه بیکاری را برای حمایت از کارگران ساختمانی، رانندگان، قالیبافان، خادمان مساجد و… اختصاص دهد اما این کار انجام نشد و به مانع خورد. این در حالی است که اگر کارگران ساختمانی یک روز کار نکنند بخشی از درآمد خود را از دست می‌دهند. آنها شرایط دیگرانی که انتهای ماه درآمدی ثابت دارند را ندارند و کم برخوردار محسوب می‌شوند.»

رئیس کانون انجمن‌های صنفی کارگران ساختمانی، افزود: «انجمن‌های صنفی کارگران ساختمانی با کمک خیرین کمک‌هایی را برای کارگران ساختمانی تدارک دیدند. متاسفانه نهادهایی مانند «ستاد اجرایی فرمان امام (ره)» و «بنیاد مستتضعفان انقلاب اسلامی» کمک چشم‌گیری به کارگران ساختمانی نکردند. برای نمونه در استان قم ۲۵ هزار کارگر ساختمانی داریم اما تنها ۲۰۰ تا ۳۰۰ بسته حمایتی به آنها عرضه شده است. در نتیجه با استفاده از ظرفیت خیرین به ۲۰ درصد از کارگران ساختمانی کمک کردیم. تنها کمک دولت هم همان تسهیلات ۱ میلیون تومانی است که دولت به تمام یارانه‌بگیران پرداخت کرد. در این میان اما از نهادهای حمایتی انتظار دیگری می‌رفت اما نهادی مانند بنیاد مستضعفان هم به یک تماس تلفنی بسنده کرد.»

وی با بیان اینکه نه دولت و نه نهادهای حمایتی؛ کمکی به کارگران ساختمانی نکردند، گفت: «وضعیت اشتغال کارگران ساختمانی در شرایط شیوع کرونا بسیار بد است و حتی در برخی از شهرستان‌ها که از لحاظ شیوع کرونا در وضعیت قرمز قرار گرفته است، کارگران همگی بیکار هستند. در استانی مانند خوزستان حتی وسایل کارگران را گرفته‌اند که تنها با پادرمیانی انجمن‌های صنفی توانستیم آنها را پس بگیریم. کارگران ساختمانی شاغل در جنوب کشور، در فصل زمستان به دلیل شیوع کرونا کار خود را از دست دادند و حالا هم که هوا گرم شده و شیوع کرونا سرعت گرفته باید در خطر کار کنند. از آن سو نهادهای حمایتی وعده می‌دهند اما کاری انجام نمی‌دهند. آنها دست کارگران ساختمانی را در پوست گردو گذاشته‌اند. در نتیجه شاهد حاکم شدن خلا حمایت‌های اجتماعی در حوزه نیروی کار صنعت ساختمان هست.»

نیاز کارگران ساختمانی به کمک‌‌های حمایتی در حالی مورد تاکید خودشان و انجمن‌های صنفی قرار گرفته است که با اوج گیری احتمالی کرونا در فصل‌های آینده احتمال تشدید سیاست‌های فاصله‌گذاری وجود دارد که این به معیشت کارگران آسیب وارد می‌سازد؛ به ویژه اینکه طبق ارزیابی مرکز پژوهش‌های مجلس ۲ تا ۶ میلیون شاغل رسمی و غیررسمی در معرض بیکاری قرار دارند که بیشتر آنها شاغلان غیررسمی مانند کارگران ساختمانی هستند.

کرونا استانداردهای زندگی کارگران را فروکاست

«محمد باقری» عضو هیات مدیره کانون سراسری انجمن‌های صنفی کارگران ساختمانی کشور هم با اشاره به این نگرانی‌ها به ایلنا گفت: «نگران هستیم که کارگران ساختمانی نتوانند شرایط زندگی خود را با فشارهای اقتصادی کرونا، تطابق دهند. باید برای آنها کمک‌هایی را به صورت ماهانه در نظر گرفت تا حتی اگر دو هفته از ماه یا کل ماه را بیکار بودند، بتوانند بخشی از زندگی خود را تامین کنند. از طرفی کرونا هزینه‌های زندگی مردم و به ویژه گروه‌های کم برخوردار مانند کارگران ساختمانی را بدون نظمی مشخص افزایش داده است.»

وی افزود: «کارگران ساختمانی در شرایطی قرار دارند که کمتر کسی سراغ آنها را می‌گیرد یا تلاش می‌کند برایشان کاری انجام دهد؛ در حالی که هر جایی که مردم در آن زندگی می‌کنند و تفریح می‌کنند یا مدیران در آنها جلسه برگزار می‌کنند و افتخار برگزاری این جلسات را تا آخر عمرشان یدک می‌کشند، ساخت کارگران ساختمانی است. اگر روزی کارگری نباشد که کارش را مفت بخرند و به جانش چوب حراج بزنند، هیچ ساختمان جدیدی برپا نمی‌شود و ساختمان‌های قدیمی هم که نیاز به بازسازی دارند بر سر صاحبانشان آوار می‌شوند. بنابراین نمی‌توان کارگر ساختمانی را به راحتی از برنامه‌های حمایتی کنار گذاشت و حتی یک ریال به آنها برای جبران خسارت بیکاری پرداخت نکرد.»

عضو هیات مدیره کانون سراسری انجمن‌های صنفی کارگران ساختمانی کشور با بیان اینکه از مصائبی که کرونا بر سر کارگران ساختمانی آورده است، می‌توان کتاب تهیه کرد، گفت: «کرونا استانداردهای زندگی کارگران ساختمانی را به شدت فروکاسته است و آنها را بیش از گذشته در معرض آسیب‌های اجتماعی قرار داده است. بنابراین اگر فکری به حال این معضل نشود در آینده نزدیک با طبقه‌ای از نیروی کار سر و کار خواهیم داشت که از نظر خانوادگی ده‌ها مشکل دارد. امروز باید به فکر بلاهایی که بر سر آنها می‌آیند باشیم؛ به ویژه آن دسته از کارگران ساختمانی که از شهرهای خود برای کار به کلان‌ شهرهایی مانند تهران مهاجرت کرده‌اند. این کارگران در شهرهای خود جز بیکاری چیزی را شاهد نیستند و حالا در تهران و شهرهای بزرگ هم با مشکل مواجه شده‌اند.»

ضرورت ایجاد نظام رفاهی چندلایه

زندگی کارگران ساختمانی تلخ می‌گذرد. آنها نیازمند نظامی چندلایه برای حمایت شدن هستند؛ نظامی که حمایتهای موجود در آن کف و سقف داشته و با نظام تامین اجتماعی در پیوند باشد. پیوند کرونا با شرایط زیستی کارگران برای ایجاد این نظام فوریت ایجاد کرده است. بنابراین باید به برقراری نظام حمایت‌های رفاهی برای آنها فکر کرد، نظامی چندلایه که با صندوق‌های درمان، بازنشستگی و بیمه‌بیکاری ارتباط تنگاتنگی داشته باشد و مورد حمایت مالی دولت قرار گیرد. تنها اینگونه می‌توان در روزهای بحران و بیکاری گسترده، به صورت فوری به کمک آنها شتافت. طبیعی است که می‌توان سقف این نظام رفاهی را بر سر تمام کارگران روزمزد گستراند اما با توجه به جمعیت کارگران ساختمانی و رکود در صنعت ساختمان، باید چراغ اول را برای کارگران ساختمانی روشن کرد و زنگ‌ها را به صدا درآورد.