سراب حق مسکن کارگران در گرداب بحران اقتصادی و سیاسی حاکمیت

مسکن کارگران

خط فقر در ایران از ۸ میلیون تومان گذشت و سفره کارگران روز به روز خالی‌تر می‌شود؛ آیا حداقل امید و چشم‌اندازی جهت حق مسکن کارگران باقی مانده است؟

طبق گزارش بانک مرکزی متوسط قیمت خرید و فروش یک متر مربع زیربنای واحد مسکونی معامله شده از طریق بنگاه‌های معاملات ملکی شهر تهران۱۲ میلیون و ۷۲۰ هزار تومان است.

اگر پرداخت یک سوم دستمزد کارگران بابت اجاره خانه یا حق مسکن کارگران را معقول ارزیابی کنیم، این مقدار برابر با هشت میلیون تومان رهن خانه خواهد بود که الان محل‌هایی مثل نواب نیز قیمت خانه‌های چهل متری بیش از هفتاد میلیون تومان است. کارگران پولی بابت  پرداخت آن ندارند.

رئیس کمیته دستمزد کانون عالی شوراهای کار گفت: «سبد معاش در شهریور ماه از مرز هشت میلیون تومان گذشته و به هشت میلیون و ۷۴ هزار تومان رسیده است؛ به عبارت ساده‌تر، یک خانوار ۳.۳ نفره اگر بخواهد یک زندگی معمولی را داشته باشد، در شهریورماه ۹۸ نیاز به هشت میلیون و ۷۴ هزار تومان درآمد دارد.»

به هر حال عطف به سبد معیشتی فوق‌الذکر برای حمایت از حق مسکن کارگران و اقشاری که توانایی پرداخت اقساط‌شان را ندارند، تنها راه خانه‌دار کردن‌شان در نظرگرفتن شرایط مزدی دشوار آنان است. با حقوق تعیین شده سال ۹۸ که ۱ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان است کارگر فقط قادر است مایحتاج معیشتی ‍۱۰ روزش را تأمین کند و ۲۰ روز دیگرش بلاتکلیف و معلق است. با این اوصاف یک کارگر چگونه و از کجا می‌تواند قیمت کلان مسکن را بپردازد و صاحب مسکن شود؟

 در نتیجه همین الان در تهران خانه‌های خالی زیادی وجود دارد؛ اما بخش‌های زیادی از کارگران از نعمت داشتن مسکن محروم هستند. چه کسی پاسخگو است؟

متاسفانه دولت وظایف خود در این خصوص را فراموش کرده و انجام نمی‌دهد و متقابلاً فشار بی‌امان بر زندگی طاقت‌فرسای کارگران وارد می‌شود. کارگران شرایط بسیار سخت و بغرنجی دارند. آنها اگر بتوانند قوت لایموت‌شان را روزانه تأمین کنند، کلاه‌شان را به هوا می‌اندازند و دیگر هیچ امیدی در آینده بابت خانه‌دار شدن نباید داشته باشند.

اگر قرار باشد که مسکن کارگران با حاشیه‌نشین کردن آنان تامین شود و حاشیه‌نشینی نهادینه شود، اگر قرار باشد وام‌هایی با بهره‌های بالا بابت مسکن به کارگران پرداخت شود و کارگر سالهای عمر خود را به تسویه این وام‌ها بپردازد و بخش عمده‌ای از دستمزد خود را بابت بازپرداخت وام‌ها اختصاص دهد و به خاطر پرداخت آن مجبور شود، دو ، سه شیفته کار کند، دیگر چه حمایتی و چه رفاهی؟! تازه کارگران حق مصرح خود را از اصل ۳۱ قانون اساسی در این رابطه می‌خواهند./ایران – کارگر