به گزارش خبرنگار ایلنا، «اوراق خزانه به مثابه سمی است که به جان پیمانکاران افتاده است» این جمله را پیمانکاری بیان میکند که به قول خودش به عالم و آدم بدهکار است.
اوراق خزانه یا درستتر «اسناد خزانه اسلامی» اوراق بهاداری هستند که سررسیدی مشخص دارند. دولت بدهیهایش را در این قالب به پیمانکاران و… میپردازد؛ البته به گفته پیمانکاران این اوراق مربوط به عملیات عمرانی و اجرایی ۲ سال گذشته است؛ در حالی که اوراقی که به پیمانکاران واگذار میشود، مربوط به ۲ سال آینده است. به بیان دیگر اوراق ارائه شده به پیمانکاران فاصلهای ۴ ساله با کارهای انجام شده دارد. یکی از معایب اوراق این است که در این بازه زمانی ارزش ریال در مقابل دلار کاهش پیدا میکند و پیمانکاران حتی در صورت نقد کردن اوراق متضرر میشوند. پیمانکاری درباره مشکلات خود با اوراق خزانه گفته است: «سال قبل اوراقی به شرکت پرداخت شد که مربوط به سال ۹۸ بود و این اوراق با ۳۲٫۵ درصد تنزیل فروخته شد و این ضررهای بارزی است که اگر مجموع همه این زیانها را در نظر بگیریم درمییابیم که عملاً پیمانکاران صد در صد زیان میکنند.» سال گذشته قیمت سود اسناد خزانه ۳۰ درصد تعیین شد؛ با این حال زمانی که مستاجر اوراق در اینجا پیمانکار، قرار است با ۳۲.۵ یا ۴۰ درصد تنزیل آن را به دولت بفروشد، صدایش بلند میشود.
هرچند همیشه هم قرار نیست که پیمانکاران ضرر دهند. اوراق خزانه با ارزشی کمتر از ارزش اسمی آن به دست پیمانکاران و بدهکاران دولت میرسند، اما در سررسید یا پیش از سررسید با ارزش اسمی به فروش میرسند. البته اگر بخواهد اوراق را زودتر از موعد بفروشد باید به کمتر از ارزش اسمی این کار را انجام دهد. در مورد اسناد خزانه بانک مرکزی ضامن پرداخت بدهی دولت است. به بیان روشن حتی اگر دولت بدهیاش را از محل بودجه عمومی پرداخت نکند، بانک مرکزی مسئولیت آن را برعهده میگیرد. هرچه هست پیمانکار به طلب خود میرسد و حتی سودی هم از ناحیه تفاوت قیمت دریافت اسناد به عنوان برگه تضمین پرداخت بدهی دولت با قیمت اسمی سند، نصیبش میشود و نرخ تنزیل هم در صورت سربهسر شدن با میزان سود دریافتی آزاردهنده نیست.
امروز در جهان عرضه اسناد خزانه از سوی دولتها برای تضمین پرداخت بدهیهایشان به یک الگو تبدیل شده است اما در ایران پیمانکاران با استناد به اینکه اسناد خزانه در دست دارند، پرداخت کردن بدهیهایشان را به تاخیر میاندازند؛ به ویژه پیمانکارانی که به خاطر ضعفهای فنی و مالی خود قادر به تکمیل پروژهها نیستند؛ ضمن اینکه به جهت فروش اوراق به ارزش اسمی ترجیح میدهند اوراق را پیش از موعد به فروش نرسانند. با این همه طلبکاران یک شرکت پیمانکاری منتظر دریافت پول نقد هستند و اوراقِ در دست پیمانکاران برایشان نان و آب نمیشود. این امر در پروژههای بزرگتر یعنی در جایی که دهها پیمانکار زیرمجموعه پیمانکار مادر کار میکنند، به معضل تبدیل میشود؛ چراکه هر یک از پیمانکاران زیرمجموعه چند ده کارگر دارند و برای تامین تجهیزات کارگاههایشان به پول نقد نیاز دارند؛ در نتیجه زمانی که از خود نقدینگی دارند به خرید تجهیزات یا پرداخت دستمزدهای عقب مانده کارگرانشان اقدام میکنند به امید اینکه صورت حسابهایشان سریعتر به پول تبدیل شود.
پیمانکار مادر اما بسته به «کرمش» عمل میکند. اگر بخواهد میتواند کل کار را متوقف کند و پیمانکاران دیگر را به دردسر بیاندازد. در ایران غالب پیمانکاران بزرگ، که بیشترِ پروژههای عمرانی کشور را در دست دارند با وجود ثبت شدن به عنوان شرکت خصوصی به شدت قوی هستند و در سطوح عالی سیاسی توان تاثیرگذاری را دارند. آنها به خاطر نزدیکی به منابع قدرت پروژهها را به تسخیر خود درمیآوردند و پیمانکاران زیرمجموعهشان را در صورت تبعیت نکردن تنبیه میکنند. نطیر این برخوردها را در پروژههای متروی شهری دیدهایم. پیمانکاران ضعیف زیرپاهای تنومند ابرپیمانکاران له میشوند. بیش از همه کارگرانشان آسیب میبینند.
نجات دهنده شورستان به شوری نشست
در برخی از پروژهها اما اوضاع وخیمتر است و چندجناح با یکدیگر درگیر میشوند. «پروژه آبرسانی و زهکشی ساحل راست بهمنشیر» از این جمله است. این پروژه قصد نجات نخلداران محتاج آب را دارد. شوری نخلستانها به تهدیدی خزنده برای آنها تبدیل شده است. آبرسانی و زهکشی ساحل راست بهمنشیر توسط شرکت «عمران همیار آریا» وابسته به شرکت بزرگِ «نصر میثاق اهواز» از سال ۹۶ بار دیگر کلید خورد. پیش از این در دهه ۶۰ و ۷۰ آبرسانی و زهکشی در ساحل راست و چپ بهمنشر مورد توجه قرار گرفته بود؛ اما آن زمان دولت میداندار بود و بخش به اصطلاح خصوصی به کنار.
البته دولت قصد داشت تا پایان سال ۹۴ نخلستانهای منطقه را از شوری نجات دهد. سازمان آب و برق خوزستان سالهاست که کارفرمای این پروژه است. «محمدحسین شیخ گرگر» مدیر وقت طرحهای حوزه کارون سازمان آب و برق خوزستان در سال ۸۸ در مورد تاریخ آبرسانی به نخلستانهای این منطقه گفته بود: «آبیاری و زهکشی نخیلات در خوزستان به سالهای دور و زمان ایلامیها برمیگردد که به شیوه سنتی و با جزر و مد دریا انجام میشد.» اما به گفته وی با توجه به افزایش شوری آب اروند رود به دلیل کمبود آب در این رودخانه که ناشی از احیای سدهای مخزنی بزرگ در انتهای دجله و فرات در ترکیه و سوریه و نیز کاهش آب رودخانه کارون بوده، این طرح به عنوان احیاگر نخیلات آبادان و خرمشهر تعریف شده است.
با این همه پروژهای که قرار بود شوری را از نخلستانها بگیرد خود به شوری نشسته است و دولت هم با توجه به مشکلاتی که در زمینه فروش نفت دارد قادر به تامین مالی آن نیست؛ اما کشاورزانی که نخلستانهای خود را برای زهکشی در اختیار دولتها و پیمانکاران خرد و کلان گذاشتهاند به آب با کیفیت نیاز دارند. آنها و فرزندانشان به عنوان بومیان منطقه به گفته خود سالها در خط مقدم جنگ ایران و عراق حضور داشتند و آثار اقتصادی آن را در سفرههای خود از گذشته تاکنون لمس کردهاند. از این رو محرومیت از دریافت آب برای کشاورزی و شوری نخلستانها را به حساب نادیدهگرفتن ایثارگریهایشان میگذارند. این در حالی است که در سه دهه گذشته چندان مایل به ورود تجهیزات سنگین لولهگذاری به نخلستانهای خود نبودند و در مقابل پیمانکاران مقاومت میکردند.
حالا اما به دلیل پروژههای توسعهای دولت ترکیه در زمینه سدسازی و بیتدبیری دستگاه دیپلماسی ایران و کشورهای منطقه از جمله عراق و سوریه شب و روز به نابود شدن نخلهایشان فکر میکنند؛ نخلهایی که به گفته یک نفر از پیمانکاران مانند فرزندانشان آنها را دوست میداشتند. خاطر نخل در جنوب آنقدر عزیز است که واحد شمارش آن مانند انسان «نفر» است. در قرآن کریم نام نخل بیشتر از سایر درختان تکرار شده است. فرهنگ تاریخی سترگی که پشت درخت نخل وجود دارد، کار دولت را دشوار میکند. ضمن اینکه پیمانکاران هم با مشکلاتی که ایجاد کردهاند، بحران شوری را تشدید کردهاند. محلیهایی هم که برای این پیمانکاران کار میکنند چندماه دستمزد دریافت نکردهاند. حالا هم پیمانکاران خرد، هم کشاورزان و هم کارگران زیر دستِ پیمانکاری «عمران همیار آریا» به عنوان پیمانکار مادر پروژه آبرسانی و زهکشی ساحل راست بهمنشیر از آن شاکی هستند. تعدادی از معترضان به دادگاه و مراجع رسمی دادرسی مراجعه کردهاند و حقشان را میخواهند. /ایلنا