صدا، تصویر، حرکت: معیشت فیلمبرداران در ایران

استودیوی فیلمبرداری در غرب تهران

فیلمبرداری، حرفه‌ای بدون امنیت شغلی و پرخطر. تنها راه کسب درآمد ماهانه مطمئن برای فیلمبرداران ایرانی راه یافتن به سینما و تلویزیون است. در این مسیر بسیارانی جا می‌مانند. تهیه ابزارها هم در شرایط تحریم یک چالش بزرگ است.

فیلمبرداری از رشته‌های هنری است که هم به صورت آزمونِ ورودی دانشگاه و هم بدون آزمون در تعداد کمی از دانشگاه‌ها در دو مقطع کاردانی و کارشناسی ارائه می‌شود. دانشگاه هنر تهران، دانشگاه دامغان و دانشگاه سوره تهران، از معدود دانشگاه‌های ایران‌اند که فرصت تحصیل در این رشته را فراهم می‌کنند. علاوه بر این در برخی مؤسسات غیردولتی در اصفهان و ساری و نوشهر و تهران نیز می‌توان فیلمبرداری را آموخت.

صدا، تصویر، حرکت! همه‌چیز از این‌جا برای یک فیلمبردار شروع می‌شود. ضبط فیلم‌های سینمایی، سریال‌ها، تیزر‌های تبلیغاتی، موزیک ویدئو‌‌ها و ثبت لحظات ماندگار در مراسم و جشن‌ها همه بر عهده فیلمبردار است. در این میان عده کمی این بخت را دارند تا وارد سینما و تلویزیون شوند.

مهرداد حمیدیان

مهرداد حمیدیان (متولد ۱۳۶۳) از فارغ‌التحصیلان فیلمبرداری دانشگاه هنر تهران است که از یک دهه پیش تاکنون فیلمردای می‌کند و بیش از صد فیلم کوتاه را در کارنامه‌اش دارد که برخی از آنها در جشنواره‌های خارجی و داخلی به نمایش درآمده‌اند و برخی نیز جایزه گرفته‌اند از جمله در جشنواره فیلم کوتاه نهال و سوره. این فیلمبردار می‌گوید در دانشگاه سامانی وجود ندارد که با تکیه به آن یک دانش‌آموخته فیلمبرداری وارد بازار کار شود: بهترین راه ورود به بازار کار که خودِ من هم آن را پیمودم، این است که فرد از زمان دانشجویی دستیاری فیلمبرداری را شروع کند و این مسیر را آنقدر ادامه دهد تا زمانی که او را به عنوان یک فیلمبردار بشناسند، وگرنه فیلمبرداری مراسم عروسی و مراسم و گزارش‌های خیابانی خیلی راحت است. اما ورود به کار حرفه‌ای سینما و تلویزیون بسیار سخت و گاه غیرممکن است.

این فیلمبردار با اشاره به گستردگی زمینه‌های کاری در این رشته که هر روز هم وسعت بیشتری پیدا می‌کند، می‌گوید: بیشتر کسانی که در سینما و تلویزیون سر کار هستند، تحصیلات عالی ندارند و بیشتر از طریق دستیاری و حضور در گروه‌های فیلمبردای تجربه کسب کرده‌اند. برای این رشته، کسی از متقاضی کار مدرک نمی‌خواهد. غافل از آنکه دانش و تخصص و تجربه، باهم بهتر است تا فقط تجربه.

در این روزها اصولاً شاغلانِ هیچ رشته هنری نمی‌توانند با کسب درآمد از کار و حرفه‌شان از پسِ تورمِ افسارگسیخته برآیند. حمیدیان می‌گوید:

تازه وقتی فیلمبردار از حالت دستیاری خارج می‌شود، اگر در پروژه‌های مختلف او را به کار بگیرند و هر ماه هم در پروژه‌ای حضور داشته باشد، می‌تواند به درآمد ماهانه‌اش تکیه کند.

به همین سبب هم فقدان امنیت شغلی از مهم‌ترین چالش‌های فیلمبرداران ایرانی‌ست. حمیدیان می‌گوید:

یک فیلمبردار همیشه در معرض خطر بیکاری‌ست. علاوه بر این در این شرایط، زحمتی که می‌کشد به نسبتِ پولی که درمی‌آورد یکسان نیست. گاهی از ساعت ۶ صبح تا یک-دو شب، مشغولی. یک تا دو میلیون تومان برای این ساعت کاری، منصفانه نیست. گاهی ممکن است برای برخی پروژه‌های بزرگ و سنگین، این رقم به ۱۰ میلیون هم برسد، که این حداکثر سالی یک بار اتفاق می‌افتد. در مجموع یک فیلمبردار می‌تواند حداکثر ۱۵ تا ۲۰ روز در ماه به طور ثابت کار کند، که این هم همیشه ثابت نیست، گاهی ماهی ۱۰ روز، و در برخی ماه‌های سال فقط سه روز کار دارد.

اهمیت جایگاه فیلمبردار در یک فیلم سینمایی یا تلویزیونی برکسی پوشیده نیست، اما با این حال اکثر مردم گمان می‌کنند کار اصلی فیلمبردار، فیلمبرداری از مجالس یا حداکثر تهیه گزارش‌های میدانی‌ست. حمیدیان می‌گوید:

ذهنیتی که فیلمبردار حرفه‌ای روی صحنه چه کارهایی می‌کند و چه مسئولیت سنگینی دارد، هنوز شکل نگرفته است. اغلب گمان می‌کنند کسی که دوربین دستش است، فیلمبردار هم هست. نه اینطوری نیست.

در این میان دولت هم از این رشته حمایت نمی‌کند. تنها نهاد رسمی «خانه سینما» است که فیلمبرداران را بیمه می‌کند. حمیدیان در این باره می‌گوید:

من عضو خانه سینما هستم، اما فقط بیمه‌ایم، بی‌هیچ کمک‌هزینه‌‌ای یا حمایتی، آن هم در این شرایط وحشتناک این روزهای ایران. خانه سینما هم به تنهایی چه کاری می‌تواند کند؟ الان رشته‌های مربوط به سینما، هر کدام یک صنف دارند. این صنف‌ها نه سازماندهی خوبی دارند نه پشتوانه مالی که پاسخگوی نیازها باشد. وقتی به روزهای بازنشستگی‌ نزدیک می‌شوی نگران می‌شوی که چطور می‌توانی ادامه بدهی؟ الان یکی از معضلات صنف ما همین است و برخی هم نمی‌گذارند چنین اتفاقی بیفتد. چرا؟ چون بالادستی‌ها از صنف‌های پایین حمایت نمی‌کنند و نمی‌گذارند صنف ما بالا بیاید، زیرا سودشان در این است. خودِ من الان پنج دستیار دارم، اما هیچ کدام بیمه نیستد و نمی‌گذارند هم بیمه بشوند. سینما و همه رشته‌های وابسته به آن در چنین شرایط نابسامانی قرار دارد.

در این فاصله ابتدا تحت تأثیر کرونا و سپس به سبب قیام ژینا و ممنوع‌الکاری برخی چهره‌های سینما، اقتصاد سینما هم لطمه خورده و بسیاری از فیلمبرداران هم طبعاً به زمینه‌های دیگر فعالیت روی آورده‌اند. حمیدیان می‌گوید:

چیزی که من می‌بینم، اسمش را نمی‌توان آینده گذاشت، درجا زدن است؛ هر سال پیرتر می‌شوی، سختی کار هم بیشتر می‌شود. اول که وارد این کار می‌شوی، بزرگ‌ترین آینده برای خودت را عبور از مرحله تیزر تبلیغاتی و فیلم کوتاه به فیلم بلند می‌بینی، اما جلوتر که می‌آیی، می‌بینی نه، داری به بازنشستگی نزدیک می‌شوی و هنوز یک فیلم بلند فیلمبرداری نکردی. این چشم‌اندازِ یک فارغ‌التحصیل فیلمبرداری است در ایران.فیلمبردار و عکاس به دلیل همراه‌داشتن دوربین، همیشه و همواره در معرض خطر توقیف‌اند. اصولاً حاکمیت، دوربین را به عنوان یک سلاح درک می‌کند. رادیو زمانه