ضعف مهندسی و عدم بروزرسانی تجهیزات معدنچیان را به کام مرگ فرستاد

به گزارش خبرنگار ایلنا، انبوه گزارشات، پایان‌نامه‌ها، مقالات، توصیه‌ها، مصاحبه‌ها و اظهارنظرها درباره معدن زغالسنگ طزره و مجموعه البرز شرقی از دهه ۱۳۹۰ تاکنون موجود است. دانشجویان، مهندسان، صاحبنظران، متخصصان ایمنی و بهداشت حرفه‌ای و کارگران و کارشناسان مختلف باسابقه بارها در زمینه وضعیت این معدن هشدار دادند، اما آنچه در عمل دیده شد، عدم نظارت و عدم تغییر الگوی مدیریتی مجموعه و در نتیجه تکرار حوادث پی‌درپی ریزش معدن زغالسنگ (متوسط سالی یکبار) روی سر کارگران بود؛ حادثه‌ای که به نظر می‌رسد احتمال تکرار آن با مرگ شش کارگر در یکشنبه شب تلخ دوازدهم شهریور امسال، پایان نخواهد یافت و با تداوم وضعیت فعلی معدن، باز هم شاهد آن خواهیم بود. این پیش‌بینی البته یک حدس و گمان عادی نیست و پیش‌تر توسط کارگران حرفه‌ای مجموعه، کارشناسان حوزه ایمنی و متخصصین دانشگاهی در پایان‌نامه و مقالات مختلف به گوش افراد ذی‌ربط رسیده و راه را بر هر بهانه‌ای قبل از وقوع حوادث بسته است.

ساختار مدیریت ریسک و ایمنی در معادن

یکی از موضوعاتی که در سال‌های گذشته بسیار مورد توجه کارشناسان و دانشجویان حوزه معدن بوده، ساختار مدیریت ریسک و ایمنی معادن کشور از جمله معادن زغال‌سنگ است.

معادن زغالسنگ برخلاف سایر معادن مواد آلی و کانی‌های قابل بهره‌برداری (مثل معادن روی، آلومینیوم، طلا، مس، آهن، سنگ‌های زینتی و…) از جمله معادنی است که ساختار طبقه-طبقه دارد. لایه‌ها و طبقات مختلف این معادن که در اثر فشرده شدن انبوهی از بقایای درختان، بوته‌ها و باقی گیاهان زنده طی میلیون‌ها سال پیش به وجود آمده است. از آنجا که ماهیتاً این درختان و چوب‌های آن‌ها تحت فشار لایه‌های تحتانی زمین و گرما روی هم فشرده شدند، ماهیتا نرم شده و از استحکامی که سایر مواد معدنی برخوردار هستند، برخوردار نخواهند بود. ضمن اینکه همانطور که درخت دارای انبوه لایه‌ها است، زغالسنگ شکل گرفته نیز در زیر زمین مرکب از لایه‌های مختلف و طبقات است که به مرور شکل و ظاهر سنگی و مستحکم گرفته‌اند، اما شکل استخراج و بهره‌برداری می‌تواند به شدت در شکل‌گیری فشار به سایر طبقات موثر باشد. همچنین به دلیل ماهیت شیمیایی این ماده معدنی، برخلاف بسیاری از مواد معدنی گازهایی در مجموعه معدن متصاعد می‌شود که می‌تواند برای انسان مضر باشد.

در جهان به‌طور عمده مرگ و میر ناشی از معادن زغالسنگ بالا ارزیابی شده است. در ایران نیز از سال ۱۳۷۲ به بعد بطور متوسط سالانه تعداد ۱۰۵ نفر بر اثر حوادث در معادن زغالسنگ جان باختند.

اوج این حوادث در اردیبهشت ۱۳۹۶ بحث انفجار معدن زمستان یورت استان گلستان بود که در آن ۴۳ کارگر جان خود را از دست دادند و بیش از ۷۰ نفر مجروح شدند.

یکی از دلایل ضعف شرکت‌ها در توسعه و بهبود وضعیت استحصال معادن زغالسنگ، عدم رضایت شرکت‌های فولاد و دیگر متقاضیان داخلی و خارجی ذغال‌سنگ از محصول نهایی بوده است، اما اکنون که تکلیف قیمت جهانی این ماده معدنی بهتر شده، انتظار می‌رود بهره برداران به ارتقای ضریب ایمنی در معادن زغالسنگ توجه جدی داشته باشند.

کارشناسان و دست‌اندرکاران بر این نکته تاکید دارند که سازمان نظام مهندسی معدن ایران به عنوان یک مرجع رسمی باید ضمن تلاش در ارتقای سطح استاندارد فعالیت معادن زغال‌سنگ، نسبت به اجرای دقیق مقررات ایمنی نظارت لازم را داشته باشد.

رییس پیشین این سازمان در مهر ماه ۹۶ اعلام کرده بود: اعمال مقررات سختگیرانه ایمنی در معادن زغال‌سنگ باید پیاده شود و پس از وقوع حادثه در معدن زمستان یورت گلستان، (اردیبهشت ۹۶) از همه ۱۱۵ معدن زغال‌سنگ بازدید و دستور تعطیلی چند معدن هم صادر شده است. اما تجربه می‌گوید برای معادن کشور معمولا دستورهای قضایی مانند حادثه روز یکشنبه شب طزره فورا با شور و حرارت زیاد صادر می‌شود اما معمولا پس از مدت کوتاهی به اسم «حمایت از تولید» بدون اصلاحات اساسی در حوزه ایمنی کار، معمولا دستور بازگشایی صادر می‌شود!

افزایش قیمت پس از بحران جنگ در اوکراین و کاهش عرضه گاز

پس از وقوع جنگ اوکراین و انفجار مشکوک لوله انتقال گاز نورداستریم در پی این جنگ، عرضه گاز به‌عنوان یکی از اصلی‌ترین انواع سوخت در جهان، قیمت جایگزین‌های گاز از جمله زغالسنگ در جهان افزایش یافت.

از سال ۲۰۲۰ یعنی در اوج همه‌گیری ویروس کرونا، قیمت جهانی زغالسنگ در هر تن از حدود ۱۱۰ دلار به ۱۱۸ دلار تا پایان خردادماه ۱۴۰۲ (۲۰۲۳ میلادی) افزایش یافته است. این میزان افزایش قیمت که بطور متوسط پس از جنگ اوکراین هرماه ۲ درصد بوده، باعث شده تا انگیزه‌های اقتصادی در جهت افزایش تولید این ماده معدنی جایگزین گاز در جهان بالاتر برود. ایران نیز از این موضوع مستثنی نبود. با گسترش خصوصی‌سازی بخش معدنی در کشور، کارفرمایان بخش خصوصی از جمله در معدن تازه خصوصی شده البرز شرقی نیز به سمت افزایش استخراج از این معدن حرکت کردند.

مدیرعامل وقت مجموعه معدن البرز شرقی در سال ۱۳۹۹ (۲۰۲۱ میلادی) طی گزارشی از تولید این معدن اعلام کرد: پس از حضور پیمانکاران بخش خصوصی در این مجموعه تولید حدود ۲.۵ برابر افزایش یافته است. این روند افزایش تولید همچنان نیز ادامه داشته است. مدیرعامل شرکت معادن زغالسنگ البرزشرقی شاهرود تاکید کرده بود: با پیگیری‌های انجام شده در روند تغییر مدیریتی این مجموعه، ۳۳۵ میلیارد تومان بدهی‌های شرکت البرز شرقی در سال گذشته تسویه شده است.

بابک براتی مدیرعامل بعدی مجموعه در شهریور ماه سال گذشته در اظهار نظری گفته بود: طی خرداد و تیرماه سال جاری رکورد ۱۵ساله تولید و تحویل زغال خام را به زغال شویی شرکت البرز شرقی شکستیم و حدود ۴۱ هزار تن زغال خام را به زغال شویی این شرکت تحویل دادیم که رکورد بزرگی به شمار می‌رود. رکورد روزانه دیگر حدود دو هزار ۷۰۰ تن زغال خام بوده که به کارخانه زغال‌شویی تحویل شد.

وی وعده داده بود که با این روند به زودی معدن طزره و مجموعه البرز شرقی به دومین تولیدکننده زغال‌سنگ کشور (پس از معدن زغالسنگ پرورده طبس به‌عنوان بزرگترین معدن ایران و خاورمیانه) بدل می‌شود.

این درحالی است که رشد و توسعه مجموعه حتی پس از خصوصی‌سازی نیز همزمان با رشد و توسعه ایمنی فعالیت مجموعه همراه نبوده و هرچه جلوتر می‌رویم، گویی تعداد حوادث به دلیل استهلاک ابزار و تجهیزات و هچنین کاهش استحکام مجموعه، روندی نزولی دارد.

نتایج جانبی رشد و شکوفایی! 

البته این استخراج دائمی از معادن بدون توجه به ملاحظات مربوط به محیط زیست و ایمنی، می‌تواند آثار جانبی ناگواری را بر کارگران و همسایگان معدن نیز برجای بگذارد.

مهدی خرقانی (استاد دانشگاه آزاد واحد تهران جنوب) اخیرا در مقاله‌ای تحت عنوان «ارزیابی مقایسه‌ای تاثیرگذاری معادن زغالسنگ طزره بر کیفیت و توزیع غلظت عناصر B و Br در منابع آبی منطقه» نشان داد که روند مدیریت نشده استخراج از معدن باعث شده تا بخشی از منابع آبی در پایین‌دست و بالادست دچار آلودگی شود.

در شرایطی که بین سال‌های ۱۳۷۸ تا ۱۳۸۸ تولید این معدن تنها ۲۰ درصد افزایش یافته بود، روندهای مورد مطالعه خرقانی و همکاران وی نشان داده بود: «فعالیت‌های معدن در مجموعه زغالسنگ طزره باعث کاهش کیفیت آب‌های زیرزمینی بیشتر در پایین دست منطقه شاهرود و دامغان شده است. زهاب خروجی تونل و زهاب حاصل از شستشوی مواد باطله را می‌توان از عوامل اصلی این اتفاق دانست. بیشترین تغییر یون‌ها در چشمه پایین دست، مربوط به یون‌های سولفات و سدیم است. در طی یک دوره ده ساله، یون‌های سولفات ۱۴ برابر و یون‌های خطرناک سدیم در آب ۱۱ برابر افزایش داشته است. این میزان به ترتیب ۲.۳ برابر و ۲ برابر استاندارد ارزیابی می‌شود.»

البته افزایش حجم کار، ساعات کار و استخراج بر نیروی کار معدنچی نیز تاثیر قابل ملاحظه‌ای در مجموعه‌های معدن زغالسنگ کشور دارد. صدیقه شهرکی و سیما بابایی (از محققان دانشگاه‌های علوم پزشکی کرمان و اصفهان) در مطالعه‌ای روی تغییرات «الکترودیاگرام» در کارگران معادن زغالسنگ نشان دادند که فعالیت در معادن ناایمن زغالسنگ و استنشاق مواد شیمیایی متراکم در طبقات مختلف این معادن بر عملکرد قلبی و عروقی کارگران آثار قابل ملاحظه منفی برجای می‌گذارد.

در این مطالعه که در سال ۱۳۹۶ نهایی شده است، ۹۰ نفر از کارگران شاغل در واحد استخراج معادن زغال‌سنگ به عنوان گروه مورد و ۷۵ نفر از کارگران که در تماس با زغالسنگ نبوده‌اند، به عنوان گروه شاهد در یک فاصله زمانی چهارساله انتخاب شدند و مورد بررسی قرار گرفتند. همسان‌سازی برای مطالعه گروه‌ها بر اساس سن و سابقه کار بود.

در این مطالعه افراد صرفا سالم بررسی شدند. معیارهای حذف افراد ناسالم در مطالعه شامل موارد زیر بودند: سابقه مصرف سیگار، دیابت، چاقی (با شاخص توده بدنی بیش از ۲۴)؛ مصرف داروهای قلبی، ایجادکننده تغییر در نوار قلب؛ و سابقه فشارخون سیستولی بیشتر از ۱۲۰ میلی متر جیوه همه از جمله عواملی بودند که باعث می‌شدند کارگران در این مطالعه برای معاینه حضور پیدا نکنند تا جامعه آماری قابل مطالعه و راستی‌آزمایی بدست آید. مطالعه الکترودیاگرام و نوار قلب آن‌ها نشان داد «گروه مورد» که کارگران دارای سابقه در بخش معادن زغالسنگ و در معرض مواد موجود در تونل‌ها بودند، تا بسیار زیادی عملکرد قلب آن‌ها و نارسایی‌های‌شان را بیش از گروه شاهد که کارگر بخش‌های دیگر هستند، بوده است.

در این مطالعه بررسی نشان داد سابقه بیماری در خانواده در نارسایی‌های قلبی و فشار خون کارگران مقایسه شده نقش به‌سزایی نداشته است و تفاوت بیشتر تنها در نوع کار آن‌ها بوده است.

در کنار این مطالعه، بررسی همین گروه نشان داد: بیماریهای ریوی از جمله «پنوموکونیوز» در کارگران معادن زغال‌سنگ شایع است و منجر به محدودیت جریان هوا در ریه می‌شود.

 

کارگران معدن چه می‌گویند؟ 

یکی از کارگران با سابقه و در آستانه بازنشستگی معدن البرز شرقی در گفتگو با ایلنا، به نکاتی درباره نوع استخراج و پیشروی معدن طزره اشاره کرد و گفت: با دانش تجربی که ما از وضعیت مدیریت معدن داریم، به تجربه فهمیده‌ایم که نباید در لایه‌های پایینی معدن پیشروی زیادی کرد و تا استخراج از لایه‌های بالا (که برای کارفرما چندان به صرفه نیست) کامل نشود، پیشروی بیش از حد در معدن زغالسنگ در لایه‌ها و طبقات زیرینی و عمیق به شدت به استحکام معدن آسیب زده و باعث ریزش پی‌درپی معدن می‌شود.

وی ادعا می‌کند: از زمانی که با خصوصی‌سازی بهره‌برداری از معدن طزره مجموعه بدون توجه به بسیاری از نکات ایمنی صرفا بر تولید بیشتر تاکید می‌کند و شیفت‌های بهره‌برداری تعطیل نمی‌شود. همین مسئله ریسک هر حادثه‌ای را افزایش می‌دهد. این درحالی است که کارگران این معدن خود با مشکلات دیگری مثل‌عدم تبدیل وضعیت وعدم طبقه‌بندی مشاغل و جذب شرکتی نیرو مواجه بودند و کار در محیط خطرناک، به نوعی مشکلات کار در این مجموعه را دوچندان کرده است.

این کارگر معدن تصریح کرد: عمق ۷۰۰ متری وقوع حادثه و ریختن آوار در عمق ۴۰۰ متری روی سر کارگران به همراه انتشار گسترده گاز متان – که مانع از تسریع اقدامات مربوط به امداد و نجات برای کارگران نیز شد- از جمله مسائلی است که نشان می‌دهد مسئله رسیدگی به وضعیت معدن و مدیریت آن مورد توجه قرار نگرفته است.

ایمنی تونل‌ها

یکی از مسائلی که درباره موقعیت بهره‌برداری از تونل‌ها و پیشروی در طبقات معدن زغالسنگ طزره با اهمیت است، مشکل رطوبت سقف معدن و استحکام سقفی آن است. این استحکام عمدتا به دلیل فاصله میان کارگاه‌ها و همچنین شکل حفر تونل و تجهیزات بکار رفته، دچار مشکل می‌شود.

در مقاله علمی-پژوهشی «توسعه سیستم طبقه‌بندی فازی به‌منظور بررسی کیفیت سقف معادن زغالی (با تاکید بر معادن زغالسنگ البرز شرقی)» که در سال ۱۳۹۷ زیر نظر رضا میکاییل (هیئت علمی گروه معدن دانشگاه صنعتی ارومیه) تدوین شده است. مطالعه زمین‌شناختی و ارزیابی استحکام سقف توسط تیم مطالعاتی تنظیم کننده این مقاله نشان داد که لازم است در زمینه کیفیت سنگ سقف این مجموعه ارزیابی بیشتری انجام شود.

مقاله دیگری توسط مجتبی سرلک و سیدرحمان ترابی که در فصل‌نامه علوم مهندسی دانشگاه علم و صنعت منتشر شد، نشان داده است که «رعایت حداقل فاصله بین هر تونل و کارگاه برای ایمنی کار در مجموعه البرز شرقی ضروری است تا از این طریق بتوان از تاثیر متقابل بین لایه‌ها و طبقات درحال استخراج جلوگیری کرد.»

در جمع‌بندی این مقاله آمده است: «تلفیق نتایج حاصل از بررسی رفتار سقف کارگاه در لایه P۱۰ مجموعه البرز شرقی نشان می‌دهد که سقف کارگاه استخراج به صورت نیمه پایدار عمل می‌کند و می‌تواند در صورت نزدیکی کارگاه مجاور، وضعیتی ناپایدار داشته باشد. چنانچه پیشروی برخلاف جهت کارگاه مجاور باشد، وضعیت نامساعدتر خواهد بود. باید در توسعه برداشت و استخراج یک لنگه حفاظتی در حدفاصل دو کارگاه گذاشته شود. فاصله باید حداقل ۱۰ متر باشد و محدودیت‌های دیگر مثل ملاحظات تهویه و ترابری و نگهداری تونل‌ها و ایمنی کارگاه‌های مجاور (که درحال استخراج نیستند) لحاظ شود».

به هرحال، برخی کارشناسان بر این باور هستند که ملاحظات مربوط به فاصله، ایمنی، مونیتورینگ و نظارت در کارگاه‌ها رعایت نشده است. همچنین ارزیابی گاز متان نیز باید در حین کار ادامه یابد. ایلنا ۱۴/۰۶/۱۴۰۲