بیکاری زنان کارگر از سال ۹۷ تاکنون رشد صعودی داشته است و به ۲ برابر رسیده است
زنان کارگر بدلیل شرایط نابرابر استخدامی و دستمزدی همیشه در معرض استثمار بیشتری قرار دارند. آمارها در باره میزان بیکاری و اشتغال زنان کارگر نشان میدهد، آنها بیشتر از مردان در معرض اخراج از کار میباشند. آنها همچنین شانس کمتری برای استخدام دارند.
در کارگاهها و کارخانجات نیز میزان دستمزد زنان و مردان یکسان نمیباشد. در واقع زنان کارگر نیروی ارزانقیمت کار محسوب میشوند. این در حالی است که در جامعه بینالمللی اشتغال زنان به صورت ویژهای دنبال میشود. اما سران حکومت در ایران به این موضوع توجهی ندارند و در جهت عکس آن عمل میکنند. تا جایی که در شرایط فعلی بدلیل بحران اقتصادی، زنان در خط مقدم تعدیلها و اخراجها قرار گرفتهاند.
بنا به آمار منتشره، سهم زنان از تعداد کل شاغلین کشور از ۱۸.۲ درصد در سال ۹۷ به ۱۵.۷ درصد در سال ۹۹ رسیده است. در اردیبهشت ۹۹ اتاق بازرگانی طی گزارشی اعلام کرد، نرخ بیکاری زنان ۱۵ تا ۲۴ سال در تهران ۴۵ درصد است. این آمار برای جمعیت زنان کارگر کشور نگرانکننده است؛ به ویژه برای زنان سرپرست خانواده و خود سرپرست.
تاثیر منفی تفکر مردسالارانه سران حکومت بر سرنوشت زنان کارگر
تفکر مردسالارانهای بر سران حکومت حاکم است که مردان نانآور خانواده هستند و درآمد زنان نقش چندانی در معاش خانواده ندارد. در حالی که زنان در جامعه بر خلاف تفکر سران حکومت هر روز نقش موثرتری به عهده میگیرند.
با توجه به افزایش دستمزدها در سال جدید اخبار نگرانکنندهای از اخراج کارگران بخصوص زنان کارگر به گوش میرسد. کارفرمایان با توجه به حذف ارز ترجیحی و افت تقاضا به اخراج کارگران دست زدهاند. این اخراجها حتی به سازمانهای دولتی نیز کشیده شده است. در صف اول این اخراجها نیز زنان کارگر قرار دارند.
یک استاد دانشگاه در این رابطه میگوید:
«براساس آمارهای موجود کرونا، تحریمها و شرایط اقتصادی کشور اشتغال زنان را ۱۴ برابر مردان تحت تاثیر قرار داده، بر اساس آماری که به دست آوردهام، افزایش ۲ برابری بیکاری و اخراج زنان از کار طی سالهای ۹۹ و ۱۴۰۰ رخ داده است.»
ریزش سریع جامعه به زیر خط فقر
بدلیل سیاستهای غارتگرانه سران حکومت، در حال حاضر ۸ درصد جمعیت ایران ثروتمند و ۹۲ درصد مردم متوسط یا فقیر هستند. ریزش اقشار متوسط به طبقه فرودست، بدلیل تورم و گرانی افسارگسیخته با سرعت زیادی ادامه دارد. از آمارهای منتشره میتوان نتیجه گرفت، ۹۲ درصد افراد جامعه در خط فقر یا زیرخط فقر قرار دارند.
در نتیجه نیاز زنان کارگر به داشتن کار برای تامین مخارج زندگی، امری بدیهی است. اما سران حکومت بدلیل سیاستهای زنستیزانه تلاش میکنند، عرصه کار برای زنان کارگر را روزانه تنگتر کنند. این اقدامات به فقر بیشتر جامعه و افزایش نارضایتی عمومی مردم خواهد انجامید. هراسی که روزانه توسط سران حکومت به همدیگر یادآوری میشود.