بازنشستگان معدن سنگرود (البرز غربی) تاکید دارند که با توجه به جبران نشدن تورم سالهای اخیر در مستمری مبنای کسر حق بیمه، خسارت بزرگی را متحمل شدهاند.
به گزارش خبرنگار ایلنا، سابقه بیمه تامین اجتماعی برای کارگر هر چیزی است که از کار میخواهد؛ چراکه اگر برای مثال از محل اشتغالش، ۳۰ سال، دستمزد دریافت کند، اما این سابقه به وی کمک میکند که از زمان بازنشستگی مثلا در ۵۰ سالگی تا ۹۰ سالگی مستمری دریافت کند و پس از آن هم همسر یا دخترش تا سالها این مستمری را دریافت کند. یک خانواده واجد شرایط که مستمری را به صورت بینالنسلی در خود نگه میدارد، میتواند تا بیش از ۵۰ سال از آن استفاده کند. در نتیجه سابقهی بیمه، سرمایهگذاری یک خانواده محسوب میشود که البته در ظرف تعهدات سازمان تامین اجتماعی قرار میگیرد.
هر گاه این تعهد به طریقی مخدوش شود، یک خانواده را در خطر بیپولی و فقر قرار میدهد. اساسا فلسفه نظام تامین اجتماعی، نجات خانواده از فقر و فرورفتن به ورطهی فلاکت است؛ به همین دلیل، خدشهدار شدن لایهی حمایتی مستمری، برای حتی یک کارگر قابل قبول نیست؛ چنانکه کارگران معدن زغال سنگ سنگرود (البرز غربی) میگویند که سازمان تامین اجتماعی علیرغم مصوبه هیئت وزیران، مستمری بازنشستگی آنها را به گونهای حساب و کتاب کرده که مستمریشان از حد تامین معیشت ساقط شده است.
ماجرا به زمانی برمیگردد که سازمان توسعه و نوسازی معادن و صنایع معدنی ایران (ایمیدرو) تصمیم گرفت که این معدن را به دلیلِ مشکلات اقتصادی تعطیل کند. این تصمیم در سال ۱۳۹۳ اعلام شد. مدیریت ایمیدرو تصمیم گرفت که کارگران را تعیین تکلیف کند؛ البته معدن هنوز هم منحل نشده و به تازگی خبری از واگذاری آن اعلام شده است. با این حال، در این سال، تصمیم گرفته شد که ۳۰۹ کارگر را در سه گروه تعیین تکلیف کنند. مقرر شد که گروهی از کارگران را انتقال دهند، گروهی را بازنشسته کنند و عدهای را به صورت اجباری به بیمه بیکاری معرفی کردند؛ به بیان دیگر آنها را اخراج کردند تا با همین وضعیت به مرز بازنشستگی برسند.
رها شدن ۱۳۹ کارگر
۱۳۹ کارگر در دستهی سوم قرار گرفتند. این امر، بلاتکلیفی فزایندهای را برای آنها ایجاد کرد؛ بویژه اینکه به سبب آگاهی از تحت تاثیر قرار گرفتن میزان مقرری بیکاری در محاسباتِ مستمری بازنشستگی، اطلاع داشتند و میدانستند که شرایط ویژهای را در پیش دارند. بر اساس فرمول پیشبینی شده در ماده ۷۷ قانون تامین اجتماعی، مستمری از حاصل ضرب (مجموع حقوق ماهانه بیمه شده در ۲۴ ماه آخر تقسیم بر ۲۴) در یکسیام در سابقه بیمه به سال، محاسبه میشود.
از آنجا که طبق همین فرمول، ۲ سال دستمزد (۲۴ ماه) منتهی به دریافت مقرری بیکاری این ۱۳۹ کارگر بازنشسته، در ماخذ این فرمول قرار گرفته، آنها از محاسبه میزان مقرری بیکاری، در مستمری، معاف شدند؛ اما این امکان هم، کمک حال نشده است.
به صورت عادی، مقرری بیکاری بر اساسِ حاصل جمع (۹۰ روز آخر بیمهپردازی ضرب در ۳۰، ضرب در ۵۵ درصد) و (تعداد عائله تا ۴ نفر ضرب در ۱۰ درصد ضرب در حداقل دستمزد سال بیکاری) محاسبه میشود. در نتیجه حداقل حقوق بیکاری، ۵۵ درصد متوسط حقوق و دستمزد به اضافهی ۱۰ درصد، به ازای هر فرد تحت تکفل بیمهشدگان را دربرمیگیرد. به همین دلیل شخصی که بیکار میشود و به طور مثال در سال بیکاریاش ۳ میلیون تومان دستمزد، دریافت میکند و دو فرد را هم تحت تکفل دارد، ۷۵ درصد از این میزان را به عنوان مقرری بیکاری دریافت میکند که در نتیجه مقدار مقرری بیکاری او به ۲ میلیون و ۲۵۰ هزار تومان میرسد.
جدا از اینکه فرمول محاسبه مقرری بیکاری، کفاف هزینههای زندگی را نمیدهد اما در موضوع محاسبه مستمریِ کارگران سابق سنگرود، باید توجه کنیم که حتی اگر ملاک ۲۴ ماه آخر پیش از برقراری مقرری بیکاری باشد، فاصلهی زیادی میان این ۲۴ ماه با زمان بازنشستگی وجود دارد؛ در حالی که کشور درگیر خیزهای تورمی است که سال به سال بخشی از ارزش مزد و مستمری را میبلعند. حالا اگر هر سال هم از محل اجرای مواد ۱۱۱ و ۹۶ قانون تامین اجتماعی، ضریبی بر مستمری قرار گیرد، بازهم در هنگام محاسبه مستمری، فاصله معناداری میان آخرین دستمزد ۲۴ ماه مربوط به سالهای ۹۱ تا ۹۳ با مثلا ۹۴ تا ۹۶ وجود دارد. به این ترتیب، میزان نهایی مستمری این بازنشستگان، همواره از میزان تورم عقبَتر است اما این تمام مشکلاتی نیست که کارگران معدن البرز غربی با آن تنبیه شدهاند.
جاماندن مستمری از تورم
دستمزد آنها با در نظر گرفتن سخت و زیانآور بودن شغلشان، بالاتر از سطح حداقل حقوق سال ۹۳ بود. امروز آنها در حالی حدود ۴ میلیون تومان مستمری دریافت میکنند که بر مبنای دستمزد سال ۹۳، ۲ تا ۳ برابر است. به دلیل اینکه سازمان تامین اجتماعی مبنای آخرین حقوق بر اساس لیست بیمه را به میانگین ۲۴ ماههی آخر تعمیم داده، اندازهی مستمری آنها در قیاس با حق بیمهای که به ازای دستمزد بالاتر از حداقل منظور شده، کوچکتر شده است. در این میان، اعمال دو مرحله متناسبسازی در سال ۹۹ و ۱۴۰۰ هم نتوانسته کمکی به حل مشکل برساند؛ مستمری آنها همچنان از تورم تجمیعی سال مبداء محاسبهی میانگین ۲ سال آخر بیمهپردازی تا سال برقراری مستمری بازنشستگی، عقبتر است.
اوضاع در اینجا به گونهای است که میتوان گفت؛ با اینکه بر اساس پیشنهادِ دو وزارتخانهی یاد شده و مصوبه هیئت وزیران، سالهای دریافت مقرری بیکاری ملاک محاسبه مستمری قرار نگرفته و ۲ سال پیش از آن، میانگین گرفته شده است اما به دلیل جاماندن مستمری این گروه از کارگران سابق البرز غربی از تورم، در صورت مبنا قرار گرفتن سالهای بیمه بیکاری تفاوت چندانی در نتایج حاصل نمیشد و مستمری آنها همچنان در سطح حداقل باقی میماند. این ۱۳۹ نفر به سبب اینکه نرخ بالاتری از حق بیمهی متناسب با دستمزد حداقلی را پرداخت میکردند، به گفتهی خود باید حداقل ۲ تا ۳ برابر امروز، مستمری دریافت میکردند؛ به عبارتی باید به جای ۴ میلیون تومان، ۸ تا ۱۲ میلیون تومان مستمری دریافت میکردند.
ورود دولت به ماجرای سنگرود
ادامه اعتراض کارگران سابق البرز غربیِ سنگرود در سال ۹۳ و شدت گرفتن آن که در زمان خودش بیسابقه بود، دولت را واداشت تا برای کارگران این شرکت، تصمیمی را به پیشنهاد وزارتخانههای صمت و تعاون، کار و رفاه اجتماعی در قالب یک مصوبه به تاریخ آبان ۹۳ ابلاغ کند؛ مصوبهای که علیرغم سر و صدای خبری، به نتیجه مطلوب کارگران نرسیده است. بر اساس بند (۲) این مصوبه کارگران با بهرهمندی از شرط محاسبهی سوابقشان بر مبنای سخت و زیانآور (هر ۱ سال بیمهپردازی معادل ۱.۵ سال سابقه بیمه) بازنشسته میشوند.
به بیان دیگر، سالهای بهرهمندی آنها از بیمه بیکاری، به عنوان سابقهی عادی محاسبه نمیشود. به گفته کارگران بازنشسته معدن سنگرود واحد البرز غربی، «طبق بند ۲ این مصوبه، مبنای محاسبه مستمری پس از اتمام دوره دریافت مقرری بیمه بیکاری، «آخرین دستمزد» طبق لیست بیمه پیش از بیکاری است. در واقع مقرر شده بود که به موازت قانون، کاری برای ما انجام شود. با این حال، این بند با توجه به رأی مقدماتی دی ماه ۹۳ هیئت بررسی تطبیق مصوبات دولت با قوانین مجلس، با ایراد مواجه شد.»
فراموشی محاسبه مستمری بر مبنای آخرین لیست بیمه
این بازنشستگان میگویند: «با توجه به نامه ۲۶ بهمن سال ۹۳ معاونت حقوقی ریاست جمهوری به معاون اول ریاست جمهوری، طبق مصوبه ۶ اسفند ۹۳ هیأت وزیران، بند ۲ از مصوبه قبلی حذف میشود. با حذف این بند اتفاقی که نباید، رخ داد و ۲ سال آخر بیمهپردازی در سالهای پیش از برقراری بیمه بیکاری ملاک قرار گرفت؛ یعنی به جای اینکه، سازمان تامین اجتماعی، آخرین حقوق و نزدیکترین حقوق (طبق آخرین لیست بیمه) را ملاک قرار دهد، ۲۴ ماه یا همان ۲ سال آخر را ملاک قرار داد، که این خود موجب کاهش حقوق بازنشستگی میشود. تازه سازمان تامین اجتماعی به ازای بازنشستگی هر یک از ما ۴ درصد سخت و زیانآور از کارفرما دریافت کرده است؛ برای هر نفر ۱۵۲ میلیون تومان، جمعا ۲۱ میلیارد تومان؛ اما دریافت این پول هم نتوانست مانع از محاسبه مستمری بر مبنای آخرین لیست حقوق شود، که در بند ۲ مورد تاکید قرار گرفته بود.»
کارگران سابق سنگرود افزودند: «قرار بود که به ما «مساعدت» شود اما نه تنها مساعدت نشد که دردسر جدیدی را هم درست کردند. تمام حق و حقوق ما را ضایع کردند. سازمان تامین اجتماعی ۴ درصد سنوات ارفاقی را محاسبه و دریافت کرد؛ یعنی آن بخش از کار را که مرتبط با دریافت پول است، انجام داد اما در عمل با غیرقانونی خواندن بند ۲ مبنای محاسبه مستمری بیش از ۱۰۰ کارگر را مطلوب خود تعریف کرد. یک بار با آقای «محمد حسن زدا» در زمانی که معاون فنی و درآمد سازمان تامین اجتماعی بود، دیدار کردیم تا او را نسبت به عمل سازمان توجیه کنیم و توضیح دهیم که این کار چه ضربهای به ما و خانوادههایمان وارد کرده است که در نهایت قرار شد موضوع پیگیری شود. در این سالها به دفعات به تامین اجتماعی مراجعه کردیم. تامین اجتماعی گیلان اعلام کرد که باید بند ۲ در احکام بازنشستگی لحاظ شود، اما هیچ اثری را از آن ندیدیم. »
توپ و تشر برای کارگران
آنها میگویند: «مشکلات را به ایمیدور منتقل کردند تا از طریق این سازمان به نتیجه برسند اما بازهم نتیجهای حاصل نشد. متاسفانه با حذف بند ۲ کاری شد که در عمل دچار مشکلات جدی شویم. سازمان تامین اجتماعی اگر این بند را مغایر با قانون میدید باید از همان ابتدا موضوع را به دولت متذکر میشد تا به یکباره میانگین آخرین ۲۴ ماه قبل از برقراری مقرری بیکاری، ملاک قرار نگیرد. سازمان آن ۴ درصد را گرفت اما یادش نیامد که بند ۲ غیرقانونی است! تازه کارگرانی را داریم که در فروردین ماه ۹۴ یعنی یک ماه پس از برقراری بیمه بیکاری شرایط بازنشستگی را داشتند اما سازمان آنها را تا اسفند ۹۴ نگه داشت. مدیران سازمان تامین اجتماعی باید متوجه باشند که با پول کارگر و کارفرما ریاست میکنند اما چرا به جای اینکه ما برای آنها داد بزنیم، آنها توپ و تشر میزنند؟!»
به گفتهی کارگران بازنشستهی البرز غربی؛ «در حال حاضر برای حل مشکل خود به کمیسیون اصل ۹۰ مجلس، اُمید بستهایم؛ جلسهای با مدیران ایمیدرو گذاشتهاند و مقرر شد که به عوض جبران خسارت وارد شده به مستمریِ ما، ۵۰ میلیون تومان به هر نفر پرداخت کنند اما این پولی نیست که به معنای واقعی جبران خسارت کند. با توجه به اینکه ۱۰۰ کارگری که انتقالی گرفته بودند، امروز ۱۰ تا ۱۲ میلیون تومان مستمری دریافت میکنند، میزان خسارت، به ازای سنوات دریافت مستمری برای هر کارگر و برقراری آن برای همسرانشان، سالی ۱۰۰ میلیون تومان است؛ اما حداقل انتظار داریم که ۳۰ درصد خسارتی که دیدهایم را دریافت کنیم. در نظر داشته باشید که در ایام دریافت مقرری بیکاری یعنی چیزی در حدود ۲ تا ۳ سال، عیدی، سنوات و… دریافت نکردهایم که با توجه به اینکه به انتخاب خود به بیمه بیکاری معرفی نشدهایم، این خسارت هم باید جبران شود.»
بازنشستگان معدن سنگرود تاکید دارند که با توجه به جبران نشدن تورم سالهای اخیر در مستمری مبنای کسر حق بیمه، خسارت بزرگی را متحمل شدهاند؛ به اندازهای که در مجموع هر کارگر بازنشسته بیشتر از ۱۰ میلیارد تومان خسارت دیده است. آنها میگویند: «در نتیجه، اینکه ۵۰ میلیون تومان بگیریم و برویم معنا ندارد. با احتساب سوابق سخت و زیان آور، ۳۵ سال در عمق هزار متری زمین کار کردیم اما حالا که برای بازنشستگی از بابت هر نفر ۱۵۲ میلیون تومان پرداخت شده، قبولمان نمیکنند! بازنشستهای که ۳۰ میلیارد تومان ضرر کرده، حداقل باید ۵۰۰ میلیون تومان از این بابت دریافت کند.»
این وضعیت خاص، ایجاب میکند، که دولت و سازمان تامین اجتماعی به توافقی برای جبران خسارت بازنشستگان سنگرود دست یابند، کارگران این معدن ضمن تاکید بر این خواسته، موضوع اصلاح احکام بازنشستگیشان را هم مطرح کردهاند. به نظر نمیرسد تصمیمی که سال ۹۳ برای کارگران سابق این معدن گرفته شد، ارتباطی با آنها داشته باشد. کاهش مستمری کارگران بازنشسته، زمانی که با تحمیل سلیقهی یک دستگاه به قانونگذار، پیاده میشود، نتیجه جز این ندارد.