“ایمنی فرایند” کلید طلایی جلوگیری از حوادث است/ ادعا فراوان اما پیاده‌سازی نایاب است

تاثیر نیروی انسانی در بازار کار برکسی پوشیده نیست و صیانت از این سرمایه در برابر حوادث کار، آبروی یک سازمان یا کارگاه به حساب می‌آید. مدیریت ایمنی فرآیند، راهکاری برای کنترل حوادث است که از سوی صاحبان صنایع باید مورد توجه قرار گیرد.

به گزارش خبرنگار ایلنا، پیشرفت در عرصه تکنولوژی امری کتمان نشدنی است، هرچه زمینه‌های پیشرفت ملموس‌تر می‌شود به تبع آن احتمال بروز حوادث نیز افزایش می‌یابد. حادثه کار جزو لاینفک صنایع ساختمانی و فرایندی است که نقض عضو و تبعات جبران‌ناپذیر برای نیروی انسانی و جامعه پیرامون به ارمغان می‌آورد و بسیاری را در کام مرگ فرو می‌برد. اگرچه تفاوت چشمگیری میان کمیت و کیفیت آن وجود دارد اما ضرورت وجود ایمنی در این گروه از مشاغل باید بیشتر مورد توجه قرار گیرد. مدیریت ایمنی فرایند؛ یکی از سیستم‌های پیشگیری از حوادث در صنایع؛ ابزاری است تحلیلی که تمرکز اصلی آن بر روی پیشگیری از رهایش هر گونه ماده خطرناک است.

شهرام غریب (کارشناس ارشد ایمنی و بهداشت کار) درباره تاریخچه مدیریت ایمنی فرایند توضیح داد: قرن نوزدهم، نقطه عطفی در دل تاریخ به حساب می‌آید زیرا سرآغاز صنعتی شدن زندگی بشر است. حضور صنعت در عرصه‌های مختلف زندگی آدمی سبب شد تا ضرورت تعریف استانداردها در صنایع احساس و شرایط تبیین آیین‌نامه در کانون توجهات قرار گیرد. اگرچه صنعتی شدن تاثیر بسزایی در زندگی بشر داشته اما سود و منفعت تنها رهاورد آن نیست و آسیب‌هایی برای اشخاص و شرایط موجود در کارگاه به ارمغان آورده است.

در آن برهه زمانی، برآوردهای اولیه صاحبان صنایع گویای این موضوع بود که از دست دادن فرصت‌ها همچون به دست‌آوردن آن امری محتمل در صنعت است. منظور این است، حوادث ناشی از کار می‌تواند هزینه‌های هنگفتی بر صاحبان مشاغل تحمیل کند. به تبع این موضوع، آنها هزینه‌هایی برای مهارت افزایی نیروی کار تعریف کردند و درنهایت توجه به این موضوع سبب شد تا تا استانداردهای حین کار به وجود بیاید.

به گفته غریب، پس از اینکه استانداردهای صنعتی مورد توجه قرار گرفتند، سخن از پیشرفت‌های مهندسی به میان آمد و از سوی صاحبان صنایع مورد توجه قرار گرفت. سومین رخداد نیز پیشرفت در زمینه طراحی سیستم‌های سخت‌افزاری و انطباق‌پذیری بود. تمام این موارد منجر به بروز مدیریت HSE برای صنایع در دهه ۷۰ شد؛ سیستم‌های یکپارچه مدیریتی، ضمانت‌های اجرایی، صلاحیت‌ها و مدیریت ریسک‌های موجود هرکدام از دستاوردهای این مولفه در آن برهه زمانی بودند.

وی با اشاره به پیشروی شرایط ایمنی توضیح داد: دو دهه بعد، پیشرفت‌ها ملموس‌تر شد و نکات مهم‌تری مثل هماهنگی سازمانی و رفتار فردی منطبق با اهداف مجموعه مورد توجه قرار گرفت. مولفه‌هایی مثل رهبری، پاسخگویی شخصی و سازمانی سبب شد تا همگی در کنار هم به هدف غایی نایل شوند. در حال حاضر، جمع‌بندی تمام این موارد می‌تواند صنایع را به سوی بهبود مستمر هدایت کند تا از اتفاقات، تجارب و تغییرات مختلف برای بهبود فرایندها بهره ببرند.

تفاوت حوادث فرایندی و ساخت و ساز را می‌توان از منظر کمیت و کیفیت مورد بررسی قرار داد. اگرچه کثرت حوادث ساختمانی زیاد است اما با رعایت این ساز و کار اشخاص، تجهیزات و اموال نسبت به حوادث فرایندی دچار صدمات کمتری می‌شوند در مقابل حوادث صنایع بزرگ، پالایشگاه‌ها کمتر حادث می‌شوند اما دایره آسیب‌پذیری آنها زیاد است. به گفته این کارشناس ایمنی و بهداشت، ایالات متحده آمریکا با توجه به شدت حوادث این صنایع قوانین Highly Hazardous Chemicals”” وضع کرد.

به تدریج قوانین صنایع شیمیایی مورد توجه صنایع دیگر قرار گرفت و زمینه‌های بروز عرصه‌های جدیدی از ایمنی را فراهم کرد. این کارشناس ایمنی بهداشت توضیح داد: صنایع دیگر، مباحث تخصصی و تکنیکی خود را جمع‌آوری و آن را به کنگره‌های مربوطه ارسال کردند. این عملکرد سبب شد تا قانونی تحت عنوان «Code of Federal Regulation. ۱۹.۱۰. ۱۱۹. HHC» «کد آیین نامه‌های فدرال» تبیین و مورد اقبال تمامی شرکت‌های فعال در صنایع شیمیایی قرار گیرد. همچنین کشورهای دیگر از این قانون استقبال کردند تا زمینه‌های بهبود فرهنگ کار یا «improvement culture» میسر شود.

درنهایت مجموعه‌ای از قوانین با عنوان مدیریت ایمنی فرایند در سال ۱۹۹۴ تصویب در ۴ بخش ارائه شد. اگرچه مجموعه‌ای از عناصر مختلف از سوی انجمن‌های گوناگون در ارتباط با این موضوع تعریف شده اما اصول و مبنای OSHA با کد CFR ۲.۱۱۹۱۰. ۱۱۹ مورد اقبال بیشتری قرار دارد؛ از منظر این آژانس باید محدودیت‌های عملیاتی، ملاحظات ایمنی و بهداشت، سیستم‌های ایمنی و عملکرد آن باید مورد توجه قرار گیرد. انجمن مهندسان شیمی آمریکا، مجموعه‌ای شامل ۲۰ عنصر برای این موضوع تعریف کرد. «موسسه اتحادیه انرژی اروپا» و «انجمن مهندسان شیمیایی کانادا» نیز هرکدام ۱۴ عنصر اختصاصی خود را در اختیار صنایع قرار داد.

صنایع شیمیایی پیشگام در عرصه ایمنی

به گفته غریب، محافظت از نیروی انسانی و ایجاد محیطی ایمن برای کار، محافظت از محیط زیست، حفظ آبروی یک سازمان، کنترل هزینه‌های جدی حوادث، تداوم تولید و اجتناب از جریمه همگی از اهداف والای مدیریت ایمنی فرایند هستند. جریمه‌های سنگین همواره باعث می‌شوند تا مدیران به اجرای قوانین مبادرت ورزند. اهداف دیگر این مولفه، کاهش هزینه‌های بیمه و جلب توجه شرکت‌های سرمایه‌گذار است.

او ادامه داد: تجهیزات و نیروی انسانی در حوادث کار آسیب می‌بینند؛ بنابراین، فرهنگ و آموزش نگهداری از تجهیزات تاکید می‌کند که تفکر ایمنی باید مبتنی بر فرد و تکنولوژی باشد. ماهیت مدیریت ایمنی فرایند به دنبال کاهش یا حذف خطرات متغیرهای فرآیندی مثل سطح، جریان، دما، فشار یا غلظت است که در حوادث نقش بسزایی دارند. اگر هرکدام از این موارد کنترل نشود، حادثه‌ای رخ خواهد داد. مدیریت ایمنی فرایند، فراگردی لایه به لایه است که بهبود توانمندی حفاظتی در لایه‌های بعدی آن قرار می‌گیرد. موارد موثر در توانمندی حفاظتی به دو دسته فعال و غیرفعال تقسیم می‌شوند.

به گفته غریب؛ دسترسی به کاهش ریسک پایین‌تر نیز در PSM مطرح می‌شود تا گیرنده‌ها یعنی نیروی انسانی و عموم جامعه که در برابر حوادث آسیب‌پذیر هستند، صدمه کمتری ببینند. هنگام بروز حادثه، تمامی اقشار جامعه تحت تاثیر قرار می‌گیرند. اگرچه یک حادثه در یک کارگاه اتفاق می‌افتد اما محیط پیرامون نیز تحت تاثیر قرار می‌گیرند. دو فاجعه «بوپال» و «چرنویل» مصداق بارز این ادعا هستند.

این کارشناس ایمنی بهداشت گفت: مدیریت ایمنی فرایند دو مولفه دارد؛ مولفه نخست، Reactive یا «واکنش» است که برای پیاده‌سازی اقدامات لازم پس از حادثه به کار گرفته می‌شود. مولفه دوم نیز، Proactive یا «فعالانه» به ایمن‌سازی تجهیزات پیش از حادثه اطلاق می‌شود که موضوعی بسیار مهم است. تجزیه و تحلیل خطر که با عنوان Process Hazardous Analysis شناخته می‌شود که برای مقابله و پیشگیری از حوادث اهمیت دارد. در حال حاضر، ما به دنبال جلوگیری از وقوع حوادث مشابه هستیم این در حالی است که با مدیریت ایمنی فراینده می‌توانیم از وقوع حوادث مختلف جلوگیری کنیم.

رویکردی برای جلوگیری از حوادث

به گفته وی؛ مدیریت ایمنی فرایند و ایمنی شغلی و سلامت “”Occupational Safety and Health در ایمنی کار مطرح می‌شود اما تفاوت‌های فاحشی با یکدیگر دارند. تعهد جمعی و مشارکت کلی برای مدیریت ایمنی فرایند اهمیت دارد اما ایمنی شغلی و سلامت تنها بر قوانین محل کار تاکید می‌کند.

غریب توضیح داد: ایمنی بر حوادثی تمرکز می‌کند که به دلیل‌عدم کنترل نیروی انسانی حادث می‌شود اما لازمه کنترل لحظه‌ای در آن احساس می‌شود. اگرچه آموزش کارکنان اهمیت فراوانی دارد اما مدیریت فرایند ایمنی معتقد است که کانون توجه باید بر نکات نظارتی متمرکز شود تا با تاثیرگذاری گسترده‌تر  بتوان بر رویدادهایی که عموم جامعه را تحت تاثیر قرار می‌دهد، بروز حوادث را کاهش داد. من بازهم تاکید می‌کنم، دیدگاه کلی مدیریت ایمنی فرآیند متمرکز بر جلوگیری و اجتناب از وقوع حوادث است اما ایمنی شغلی و سلامت، سلامت فردی را کانون توجه خود قرار می‌دهد. اگرچه هرکدام در کنترل حوادث تاثیرگذار هستند اما با نگاهی نقادانه و بررسی دقیق تمام جوانب به این نتیجه می‌رسیم، وسعت دید و شمولیت مدیریت ایمنی فرایند بیشتر است. ساده‌ترین توصیف این است، PSM نقشی بازدارنده دارد اما ایمنی شغلی برای از بین بردن صدمات، حفاظت از تولید و محیط زیست تعریف شده است.

سخن پایانی

برخی از صنایع به دلیل ماهیت خاص خود، با انرژی‌های بالا یا مواد شیمیایی قدرتمند سر و کار دارند؛ تجارب حوادث گذشته نشان می‌دهد، رویکردهای متعارف HSE به ویژه ایمنی فردی به تنهایی قادر به ایجاد سطحی مناسب از ایمنی نیست. صنایع شیمیایی در زمره این دسته از صنایع پرخطر قرار می‌گیرند که به رویکرد سیستماتیک ایمنی اختصاصی خود نیاز دارند. به منظور رفع این نیاز، نهادهای دولتی نظیر OSHA و EPA در کنار نهادهای غیردولتی مثل CCPS اقدام به طراحی نظام‌های جامعی تحت عنوان Process Safety Management نموده‌اند که مدل‌های پیشنهادی CCPS و OSHA در این میان بیشترین کاربرد را دارند.